کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیچیده پیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اصطلاح پیچیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← اصطلاح ترکیبی
-
complex system
سامانۀ پیچیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] مجموعهای از واحداهای پرشمار و سادۀ غیرخطی که موازی عمل میکنند و در نتیجۀ برهمکنش موضعی آنها رفتارهای نوظهور پدید میآید
-
round character
شخصیت پیچیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] شخصیتی که رفتار و کنش او در روند داستان یا نمایشنامه تغییر میکند
-
convolute bedding
لایهبندی درهمپیچیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مجموعهلایههای بسیار درهمریخته که معمولاً به یک لایۀ خاص رسوب محدود میشوند
-
complex adaptive system
سامانۀ پیچیدۀ سازگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] سامانۀ پیچیدهای که در نتیجۀ تغییر در قوانین حاکم بر اجزا و عوامل پرشمار آن، ظرفیت سازگاری آن با محیط فراهم میشود اختـ . ساپسا CAS
-
complicated system
سامانۀ پیچیدهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] سامانهای که پیچیدهتر از آنچه هست انگاشته میشود، اما میتوان آن را براساس اجزای سازندهاش درک کرد
-
convolute lamination
برگلایگی درهمپیچیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ساختاری رسوبی شامل مجموعهای از چینهای ایستاده یا برگشته که شدتشان هم به سمت بالا و هم به سمت پایین در یک لایۀ خاص کاهش مییابد