کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیچیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ampclusion
فزونداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] پیچیدن یا پژواک صدا در گوش که ناشی از مجموع بهرۀ تقویتی (amplification gain) و اثر انسداد سمعک است
-
mooring shackle
بخوی مهار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هرزگردی که در مهار کشتی برای بخو کردن دو زنجیر و جلوگیری از به هم پیچیدن آنها به کار میرود متـ . بخوی شناوه، بخوی بویه buoy shackle
-
cinch marks
خراشیدگی فیلم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] خراشهای عمودی که براثر شل یا سفت پیچیدن فیلم به دورِ حلقه، بر روی فیلم ایجاد میشود
-
west country whipping
سربندی غربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی سربندی که در آن دو سر سربند را ضمن پیچیدن حلقهها، بهتناوب، از بالا و پایین به دور سر طناب گره میزنند تا طول مورد نظر حاصل شود و در آخر با یک گره اتصال سربندی خاتمه مییابد
-
French whipping
سربندی فرنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی سربندی که در آن ابتدا ضمن پیچیدن نخستین حلقۀ سربند به دور طناب یک سر سربند را گره میزنند و باقیماندۀ آن را در زیر حلقههای بعدی که هر بار با نیمگره زدن سر دیگر حاصل میشود پنهان میکنند، این روند دستکم تا رسیدن به طولی به ...