کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیچکوار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
cardioid
دلوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مکان هندسی نقطۀ ثابتی واقع بر یک دایره که بدون لغزش بر روی دایرۀ ثابتی با همان قطر میغلتد
-
dendroid, tree-like
درختوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخشی در گیاهان که در رأس به شاخکهای ظریف تقسیم میشود و در مجموع ظاهری شبیه به تاج درخت پیدا میکند
-
ellipsoid
بیضیوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی، زیستشناسی- علوم گیاهی] [ریاضی] رویهای که مقطع آن با هر صفحهای بیضی یا دایره است [زیستشناسی- شاخۀ علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی به شکل تخممرغ متقارن در گیاهان که در دو انتها بهطور یکنواخت باریک شده باشد
-
helicoid
پیچوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] رویهای حاصل از حرکت یک خم مسطح یا نامسطح که حول خط ثابتی دوران میکند و درعینحال، در راستای آن خط انتقال مییابد بهطوریکه نسبت آهنگ دوران و آهنگ انتقال ثابت است
-
vibrioid
خمیزهوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] شبیه به خمیزه
-
myotonoid
ماهیچهدُشکِشَنگوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پدیدهای شبیه به ماهیچهدُشکِشَنگ که در آن انقباض و آرامش ماهیچهها بهکندی صورت میگیرد
-
myoid1
ماهیچهوار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] چیزی که ازنظر عملکرد یا شکل شبیه به ماهیچه باشد
-
myoid2
ماهیچهوار 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ویژگی چیزی که ازنظر عملکرد یا شکل شبیه به ماهیچه باشد
-
finitistic topological space
فضای توپولوژیکی متناهیوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک فضای توپولوژیکی که هر پوشش باز آن یک تظریف متناهیبُعد داشته باشد
-
hyperboloid of two sheets
هذلولیوار دوپارچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] هذلولیواری مرکب از دو قطعه که صفحات موازی با دو صفحه از صفحات مختصات را در مقاطعی به شکل هذلولی و صفحات موازی با صفحۀ سوم را در مقاطعی به شکل بیضی قطع میکند، مگر در بازهای متناهی که در آنجا تقاطعی وجود ندارد
-
hyperboloid of one sheet
هذلولیوار یکپارچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] هذلولیواری مرکب از یک قطعه که صفحات موازی با یکی از صفحات مختصات را در مقاطعی به شکل بیضی و صفحات موازی با دو صفحۀ دیگر را در مقاطعی به شکل هذلولی قطع میکند
-
rote recall
یادآوری طوطیوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] به خاطر آوردن دقیق اطلاعاتی که بهصورت یک کل حفظ شده است، مانند یک نشانی یا فرمول شیمیایی
-
rote memorization
یادسپاری طوطیوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ← یادگیری طوطیوار
-
rote learning
یادگیری طوطیوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] یادگیری از راه تکرار بدون توجه به معنی متـ . یادسپاری طوطیوار rote memorization
-
flautando (it.), flautato (it.)
کمانهکشی فلوتوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستوری برای اجرای کمانهکشی در سازهای زهی که در آن، ساز با نزدیک کردن کمانه به رودسته یا با کم کردن فشار کمانه نواخته میشود و صدای آن به صدای فلوت نزدیک میشود متـ . فلوتوار