کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیوندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
linkage 2
پیوندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] 1. عنصر یا جزئی که پیوند در آن رخ داده باشد 2. حالت ایجادشده پس از پیوند
-
واژههای مشابه
-
junction laser
لیزر پیوندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] لیزری که در آن چشمۀ گسیل باریکه، پیوندگاه یک قطعۀ نیمرساناست
-
linked list
فهرست پیوندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] فهرستی از اقلام دادهای که هریک از آنها دارای شناسهای برای تعیین جای هر قلم داده در فهرست باشد
-
linkage editor
ویراستار پیوندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عامل یا جزئی که وظیفۀ تصحیح یا ویرایش پیوندها را بر عهده داشته باشد
-
junction transistor
ترانزیستور پیوندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی ترانزیستور که در آن سدهای گسیلنده و گردآورنده در ناحیههای نیمرسانا با رسانایی مخالف تشکیل میشود
-
agglutinating language
زبان پیوندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] زبانی که در آن برای نشان دادن روابط دستوری و دادن معنای تازه به واژهها، از افزودن وند به ستاک استفاده میشود
-
junction diod
دیود پیوندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← یکسوساز پیوندی
-
bonding orbital
اوربیتال پیوندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] فضایی که الکترونهای پیوندی در آن قرار میگیرند
-
graft copolymer
همبَسپار پیوندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] همبسپاری با یک زنجیر بسپاری (بسپار A) که به آن یک یا چند زنجیرۀ بسپاری از بسپاری دیگر (بسپار B) متصل است
-
graft copolymerization
همبَسپارش پیوندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] همبسپارشی که در آن یک یا چند زنجیرة بسپاری به یک زنجیرة بسپاری اصلی متصل میشود
-
junction rectifier
یکسوساز پیوندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای که با عبور دادن الکترون از پیوندگاه بین دو نیمرسانا با خواص الکتریکی مخالف تولید جریان مستقیم میکند متـ . دیود پیوندی junction diod
-
جستوجو در متن
-
covalent coordinate bond
پیوند اشتراکی یکسویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] پیوندی که در آن زوجالکترونِ پیوندی، تنها بهوسیلۀ یکی از اتمهای شرکتکننده در پیوند تأمین میشود
-
stock 2, rootstock, understock
پایه 9
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] بخش پایینی در ترکیب پیوندی