کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پینه انداختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
callus culture
کشت پینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نوعی کشت درونشیشهای که در آن یاختههای پینۀ گیاه را در محیط خاص کشت میدهند
-
fracture callus, callus 2, bone callus
سختپینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] بافت سخت استخوانی که در زمان ترمیم در دو طرف محل شکستگی تشکیل میشود
-
callusing
پینهزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] تولید یاختههای پارانشیمیِ (paranchyma) نامتمایز در کشت بافت
-
callusing mound
کُپۀ پینهزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] تودۀ خاکی که قلمهها را در آن قرار میدهند تا محل زخم ترمیم یابد و پینه تولید شود
-
callusing room
اتاق پینهزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] اتاقی با شرایط گرم و مرطوب که گیاهان پیوندخورده را در آن قرار میدهند تا محل پیوند، پینهزایی کند و جوش بخورد
-
callus bridge
پل پینهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] تودۀ پینهای که از لایههای زایندۀ پایه و پیوندک ایجاد میشود