کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیمانه بر سر کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
pressure gage/ pressure gauge
پیمانۀ فشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای که با آن فشار شارۀ محصور در محفظه را اندازهگیری میکنند متـ . فشارسنج 3
-
standard drink
پیمانۀ معیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← پیمانه
-
gauge theory
نظریۀ پیمانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اصل جامعی مربوط به وجود بوزونهای میانجی نیروهای بنیادی گرانشی، الکترومغناطیسی و نیروهای قوی و ضعیف هستهای
-
modular representation theory
نظریۀ نمایش پیمانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] بخشی از نظریۀ نمایش که در آن میدانِ زمینه، میدانی با مشخصۀ اول است
-
جستوجو در متن
-
stringing
زهکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کشیدن زه بهصورت مشبک بر قاب دستاک
-
locomotive
لوکوموتیو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وسیلۀ نقلیهای که برای کشیدن وسایل خطنورد بر روی خط به کار میرود
-
crossbow
کمان تفنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] سلاحی شامل کمانی کوتاه که بر روی تکیهگاهی تفنگمانند سوار میشود و تیر با کشیدن ماشه از آن رها میشود
-
well-leg traction
کشش پای سالم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] قرار دادن ابزار کشش بر روی پای سالم برای کشیدن پای ناسالم
-
sweep jamming
اختلال روبشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اختلالی که با عقب و جلو کشیدن باند باریکی بر روی باند نسبتاًً وسیعی از بسامدهای فعال ایجاد میشود
-
col legno tratto (it.)
چوبکمانهای کششی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی اجرای چوبکمانهای که در آن صوت با کشیدن چوب کمانه بر روی سیمها ایجاد میشود
-
push-on-puppet
عروسک ریلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] عروسکی دوبعدی که با هل دادن یا کشیدن بر روی ریل حرکت میکند متـ . عروسک کششی
-
finger tab
انگشتپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] تکه چرمی که بر روی یک یا چند انگشت قرار میدهند تا از سایش پوست در هنگام کشیدن زه جلوگیری کند
-
unanimity
اتفاق آرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] وحدت نظر مبتنی بر رأیگیری بر سر موضوعی خاص
-
spike puller, preacher, roadmaster
میخکش چنگکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری شبیه به آچار با سر قلابمانند و دستۀ زبر برای گرفتن و بیرون کشیدن میخ پابند از مکانهایی با دسترسی محدود