کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیل زوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
half-cell
نیمپیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] الکترود واحدی که در یک محلول برقکاف قرار گرفته است
-
stress cell
پیل تنشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی پیل خوردگی که در آن فلز یا آلیاژ، معمولاً قسمت آند پیل، بیشتر تحت تنش قرار میگیرد
-
motion cell
پیل حرکتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی پیل خوردگی که با حرکت دادن برقکاف در سطح الکترود یا با حرکت دادن یک الکترود نسبت به الکترود دیگر تشکیل میشود
-
fuel cell
پیل سوختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] نوعی پیل گالوانی که در آن براثر اُکسید شدن سوختی مثل متانول، برق تولید میشود
-
concentration cell
پیل غلظتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] پیل برقکافتی که در آن اجزای دو محفظۀ آند و کاتد یکسان است، اما غلظتهای متفاوت دارند
-
photoemissive cell
پیل فوتوگسیلشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای برای آشکارسازی انرژی تابشی براساس اندازهگیری الکترونهای گسیلشده از سطح یک فوتوکاتد (photocathode)
-
photovoltaic cell, phototronic photocell
پیل فوتوولتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای که با تابش نور جریان الکتریکی ایجاد میکند
-
galvanic cell
پیل گالوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی پیل برقکافتی که با واکنش شیمیایی انرژی الکتریکی تولید میکند
-
local cell
پیل موضعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] پیل گالوانی حاصل از کنش موضعی
-
voltaic pile
پیل ولتا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پیل الکتریکی شامل دو الکترود فلزی ناهمجنس که در یک محلول برقکاف غوطهور باشد
-
electromotive force of corrosion cell, EMF
نیروی محرک پیل خوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] اختلاف پتانسیل بین آند و کاتد که مقیاسی برای اندازهگیری میزان ناپایداری ترمودینامیکی سطح فلز است و مقدار آن با آهنگ خوردگی نسبت مستقیم دارد
-
glass half-cell
نیمپیل شیشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] ← الکترود شیشهای
-
calomel half-cell
نیمپیل کالومل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] نوعی الکترود مرجع بر پایۀ جیوهـ جیوهکلرید (کالومل) با پتانسیل مشخص که در مطالعات برقشیمیایی/ الکتروشیمیایی و خوردگی برای اندازهگیری پتانسیل الکتریکی دیگر الکترودها به کار میرود متـ . الکترود کالومل calomel electrode
-
half-cell potential
پتانسیل نیمپیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] در پیلهای الکتروشیمیایی، پتانسیل الکتریکی حاصل از واکنش کلی پیل که میتوان آن را بهصورت حاصلِجمع پتانسیلهای دو نیمپیل مربوط به آند و کاتد در نظر گرفت
-
differential temperature cell
پیل اختلاف دما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی پیل خوردگی که اختلاف پتانسیل آن ناشی از اختلاف دما میان دو الکترود همجنس، در برقکافی با ترکیب اولیۀ یکسان است