کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشرانشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
propulsive
پیشرانشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مربوط به پیشرانش
-
واژههای مشابه
-
drift current
جریان رانشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر جریان الکتریکی ناشی از حرکت ذرههای آزاد در راستای عمود بر میدان الکتریکی یا مغناطیسی
-
drift mobility
تحرک رانشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شاخص حرکتپذیری حاملهای بار تحت تأثیر میدان الکتریکی در نیمرسانا یا فلز متـ . تحرک 1 mobility 2
-
swaging graft
پیوند رانشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] پیوندی که در آن برای پوششدهی یک ضایعه، پیوندینۀ استخوانی بر روی سطحی غیراستخوانی حرکت داده میشود
-
drift motion
حرکت رانشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] حرکت ذرات باردار با سرعت ثابت در محیط پلاسما و در جهت عمود بر راستای میدان مغناطیسی
-
push factors
عوامل رانشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نظریهای در گردشگری که به شناخت عواملی از قبیل اشتغال و وضعیت جامعه و شرایط خصوصی زندگی افراد که موجب گردشگری میشود میپردازد
-
push-pull theory
نظریۀ رانشی ـ کششی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نظریهای که به شناخت عوامل رانشی و کششی همزمان در جریان گردشگری میپردازد
-
zoom in
زومپیش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نزدیکنمایی موضوع با تغییر فاصلۀ کانونی عدسی زوم
-
incisor tooth, incisor, incisive tooth, dens acutus, dens incisivus
دندان پیش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از چهار دندانی که دارای لبۀ بُرنده هستند و در طرفین خط میانی در هر قوس دندانی قرار دارند متـ . دندان بُرنده
-
prehistory, prehistoric
پیشازتاریخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ادوار پیش از آغاز نگارش در مناطق مختلف که مدارک مکتوبی از آن در دست نیست
-
preposition 1
پیشاضافه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] حرف اضافهای که پیش از اسم یا گروه اسمی میآید و با آن گروه حرفاضافهای میسازد
-
paraph
پیشامضا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] صورت کوتاهشدۀ امضا؛ امضای پیشنویس قرارداد یا نامه
-
anticipation
پیشانگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] بررسی آیندۀ پدیده یا موضوع و آمادگی برای رویارویی با آن با کمترین اطلاعات در قالب دامنهای از احتمالات
-
presupposition
پیشانگاشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] آنچه گوینده آن را دانش مشترک بین خود و شنونده فرض میکند