کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیرو سنت قدیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
follow-up mode, follow-up
حالت پیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حالتی از سامانۀ سکان که در آن سامانه دستورهای دورافزار سکان را اجرا میکند و اگر سکان به وسط یا هر وضعیت دیگری برگردد، تیغۀ سکان فوراً از فرمان دادهشده پیروی میکند و به وضعیت جدید میرسد اختـ . پیرو FU
-
caster angle, caster
زاویۀ پیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار- تایر] زاویۀ بین خط قائم محور چرخ و محوری که به چرخ فرمان میدهد
-
subordinate clause, embedded clause
بند پیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] بند وابسته به بند پایه در بندهای مرکب متـ . بند وابسته dependent clause
-
lagging strand
رشتۀ پیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] رشتهای از دِنا که بهطور گسسته به دنبال همتاسازی رشتۀ پیشرو ساخته میشود
-
trailing wheelset
چرخ ـ محور پیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] چرخ ـ محوری که معمولاً بعد از چرخ ـ محور پیشرو قرار میگیرد و نیروی محرکه به آن وارد نمیشود
-
positive caster
زاویهپیرو مثبت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار- تایر] نوعی زاویۀ پیرو که در آن محور یا سگدست در بالای چرخ به سمت عقب متمایل است
-
negative caster
زاویهپیرو منفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار- تایر] نوعی زاویۀ پیرو که در آن محور یا سگدست در بالای چرخ به سمت جلو متمایل است