کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیروزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
triumphal arch
طاقنصرت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] طاقی که به یادبود پیروزی خاصی، بهویژه پیروزی در جنگ، میسازند
-
spoiler
رأیشکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نامزدی که خود بخت پیروزی ندارد، اما با شرکت در انتخابات بخت پیروزی نامزدی دیگر را به نفع نامزد ثالث کاهش میدهد
-
front runner/ frontrunner/ front-runner
نامزد پیشتاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نامزدی که در یک انتخابات یا رأیگیری بیشترین بخت پیروزی را دارد
-
elation
نشاطزدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] احساس شادی و سرخوشی و پیروزی و رضایت کامل از خود
-
protest vote
رأی اعتراضی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأیی که به نشانۀ اعتراض به دیگر نامزدها به فردی داده میشود که بختی برای پیروزی ندارد
-
principles of war
اصول جنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اصولی که کاربرد بهموقع و مؤثر آنها در میدان جنگ تأثیر بسزایی در پیروزی داشته باشد
-
war
جنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پیکار و نبرد بین دو یا چند کشور که در آن تمام توان نظامی طرفین مخاصمه از راه زمین و دریا و هوا برای پیروزی به کار گرفته شود
-
no-win policy
سیاست بیبرنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] خطمشی مبتنی بر تلاش نظامی بیشازاندازه احتیاطآمیزی که به پیروزی هیچیک از طرفها نمیانجامد
-
wasted vote
رأی بیاثر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأیی که در پیروزی نامزد برندۀ انتخابات نقشی نداشته باشد اعم از آرای اکتسابی دیگر نامزدها و آرای افزون برحدنصاب لازم نامزد پیروز
-
shadow cabinet
دولت سایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] هیئت وزیران منتخب جناح مخالف که درصورت پیروزی آن جناح جای هیئت وزیران حاکم را میگیرد
-
strategy
راهبُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] 1. فن و علم توسعۀ نیروها و منابع نظامی و بهکارگیری آنها در زمان جنگ برای تأمین حداکثر منافع ملی و افزایش احتمال پیروزی 2. برنامهریزی و مدیریت منابع ملی اعم از اقتصادی و سیاسی و نظامی برای دستیابی به حداکثر منافع ملی در زمان صلح و افزای...
-
strategist
راهبُردشناس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شخصی که فن و علم توسعۀ نیروها و منابع نظامی و بهکارگیری آنها در زمان جنگ، برای تأمین حداکثر منافع ملی و افزایش احتمال پیروزی را میداند متـ . راهبُردار