کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیام تسلیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
message digest
چکیدهپیام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] نسخۀ فشردهشدۀ یک پیام اصلی که با استفاده از خوارزمی/ الگوریتم چکیدهساز تولید میشود
-
messenger
پیامرسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نرمافزاری برای استفاده از خدمات پیامرسانی فوری
-
originator
پیامساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] منشأ اصلی تولید یا مبدأ ارسال دادهپیام
-
instant message
پیام فوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] پیامی که بهسرعت بین دو یا چند نفر متصل به یک شبکه ازطریق حروفنگاری ردوبدل شود
-
SMS message 1, short message
پیام کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] پیامی که ازطریق خدمات پیام کوتاه ارسال میشود متـ . پیامک
-
پیام کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] ← پیام کورساخته
-
answering machine
پیامگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] دستگاه ضبط خودکارِ پیامهای تلفنی
-
tele-text
پیامنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] سامانهای که اطلاعات مورد نیاز روزانه را از قبیل اجناس و ساعت پرواز هواپیما و اخبار مهم سیاسی و اجتماعی، بهصورت نوشته، بر روی صفحۀ تلویزیون ظاهر کند * این معادل به درخواست صداوسیما در دستور کار قرار گرفت و شبکهای که مجهز به این سامانه است ...
-
data message
دادهپیام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] هرنوع پیام که به شکل دادههای رقمی با وسایل الکترونیکی یا نوری یا فنّاوریهای جدید اطلاعات تولید، ارسال، دریافت، ذخیره یا پردازش میشود
-
data message integrity
یکپارچگی دادهپیام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] وضعیت یکپارچه بودن پیام دادهای
-
Internet Message Access Protocol, IMAP
قرارداد پیامگزینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] قراردادی برای بازیابی پیامنگارها، با قابلیت جستوجو میان آنها، روی کارسازِ نامه و بارگیری دلخواه هریک از پیامنگارها
-
receptive field
میدان پیامگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] بخشی از سطح بدن که گیرندۀ حسی یا عصب آوَران (afferent) واحدی دارد
-
variable message sign, VMS, dynamic message sign, DMS
تابلوی پیاممتغیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] تابلویی که اطلاعات لحظهای تردد را نمایش میدهد و همچنین کاربران را از وضعیت هوا و اطلاعات مهم دیگر آگاه میسازد
-
unified messaging system, unified messaging 3
سامانۀ پیامرسانی جامع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] سامانۀ فراهمآورندۀ پیامرسانی جامع متـ . پیامرسانی جامع 3
-
voice messaging system
سامانۀ پیامرسانی صوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] سامانهای در پست صوتی که پیامرسانی را امکانپذیر میسازد