کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیاده سازی فنّاوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
walking tour
گشت پیاده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] گشتی که در آن گردشگران تمام مسیر را منزلبهمنزل پیاده میپیمایند و از محیط و مناظر اطراف حداکثر بهره را میبرند
-
people mover
پیادهبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وسیلهای در پایانهها که مانند یک پیادهروِ متحرک مسافران را در مسیر ثابت جابهجا میکند
-
pedestrian friendly
پیادهپسند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ویژگیهایی که دارا بودن آنها باعث میشود پیادهرو برای پیادهروی، ایمن و راحت باشد
-
walk 1
پیادهرَوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی گردشگری که در آن گردشگران برای تفریح به قدم زدن میپردازند
-
pedestrian area module
پیادهسهم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] فضای مورد نیاز برای هر عابر پیاده در تسهیلات فراهمشده در واحد سطح
-
disembarkation1
پیاده شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرایندی که در طی آن خدمه یا مسافران را از کشتی پیاده میکنن متـ . پیادش1
-
disembarkation2
پیاده کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرایندی که در طی آن خدمه یا مسافران از کشتی پیاده میشون متـ . پیادش2
-
hiker
پیادهگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] گردشگری که در مسیرهای روستایی یا مناطق کوهستانی پیادهگَردی میکند
-
hiking
پیادهگَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی پیادهرَوی به قصد گردش و لذت بردن از مناظر در مسیرهای روستایی یا مناطق کوهستانی
-
landing force, LF
نیروی پیادهشونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سازمان رزمی زمینی یا دریایی برای اجرای عملیات آبخاکی
-
alighting time
مدتزمان پیاده شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مدتزمان خروج مسافر از وسیلۀ نقلیۀ عمومی که برحسب مدتزمان پیاده شدن هر مسافر یا کل زمان لازم برای پیاده شدن همۀ مسافران محاسبه میشود
-
egress time
مدت پیاده ـ مقصد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مدت زمانی در سفر که از پیاده شدن از وسیلۀ نقلیه تا رسیدن به مقصد را در بر میگیرد
-
pedestrian flow rate
میزان جریان پیاده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعداد افرادی که از یک نقطه در واحد زمان عبور میکنند
-
landing force supplies
تدارکات نیروی پیادهشونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بخشی از لوازم تدارکاتی که پس از پیاده کردن تدارکات رزمی اولیه در کشتی باقی میماند
-
egress time
زمان پیادهروی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مدتزمان صرفشده در یک سفر، از لحظۀ پیاده شدن از وسیلۀ نقلیه تا رسیدن به مقصد