کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوکآبسنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
reef tufa
پوکآبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] نوعی کلسیت الیافی و منشوری که مستقیماً از آب اَبَرسیرشده بر روی رسوبات داخلی یک تپۀ آبسنگی نهشته میشود
-
واژههای مشابه
-
tufa
پوکسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ رسوبی ناشی از تهنشینی کلسیمکربنات در اطراف چشمههای شور
-
osteoporotic
پوکاستخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] صفتی برای استخوان یا شخصی که دچار پوکی استخوان شده باشد
-
سنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← سنگ یخسنگ
-
reef edge
لبۀ آبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] حـاشیـۀ دریـاسوی (seaward) تختگاه آبسنگ که معمولاً وجه مشخص آن آبراههای آبکوههای است
-
reef core
هستۀ آبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] تودهای سنگی در مرکز آبسنگ که از اندامگانهای آبسنگساز (reef-building organisms) تشکیل شده است
-
reef flank
یال آبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] بخش پیرامونی و فوقانی هستۀ آبسنگ
-
reef segment
قطعۀ آبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] هر بخش از آبسنگ که در میان شکافها یا معبرها یا آبراهها قرار دارد
-
reef flat
کفی آبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] سرِ آبسنگ یا پهنۀ سنگی حاصل از خُردههای مرجانی و ماسه که معمولاً در هنگام فروکشَند خشک است
-
ribbon reef
آبسنگ نواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] آبسنگی خطی (linear reef) در میان آبسنگ سدی کبیر (Great Barrier Reef) در ساحل استرالیا که دو سر آن به سمت داخل خم شده است و به شکل هلالی در لبۀ تند فلات قاره دیده میشود
-
reef breccia
جوشآبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] سنگی حاصل از تراکم خُردههای سنگآهک که از شکستن یک آبسنگ براثر امواج یا باد یا کشَند ایجاد میشود
-
back reef
پشت آبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] منطقهای بین آبسنگ و کرانۀ مجاور آن
-
table reef
تختآبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] آبسنگ کوچک و مستقل و سرتختی که کولاب در میان آن نیست
-
hydroclastic rock
سنگ آبآواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگی آتشفشانی که در هنگام سرد شدن در زیر آب یا یخ خرد شده است