کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پولکی شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
plates, platelets
پودر پولکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودری متشکل از دانههای فلزی که ضخامت دانههای آن از دانههای پودر پرکی بیشتر است
-
finger cymbal
سِنج پولکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] سنجی فاقد زیروبمی معین که اغلب زنان رقصنده به کار میگیرند و دو صفحۀ آن معمولاً به شست و انگشت میانی یک یا دو دست متصل میشود و با کوبش به یکدیگر الگوهای ریتمی خاصی تولید میکنند متـ . سِنج انگشتی
-
Eretmochelys imbricata
لاکپشت نوکعقابی پولکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ لاکپشتسبزیان و راستۀ لاکپشتسانان با رنگ کهربایی و ترکیب نامنظمی از نوارهای تیره و روشن که دهان آن پوزهمانند و نوکتیز است و بر روی بالههای شنا دو چنگال مشخص دارد
-
morphea-like basal cell carcinoma, sclerosing basal cell carcinoma
پوشچنگار یاختههای پایۀ پولکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگار یاختههای پایهای عموماً در ناحیۀ صورت و گردن که بخشهای سطحی آن بهصورت پولکهای سفید صدفشکل جدا میشوند