کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوشاندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
boot lid, trunk lid
در صندوق عقب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دری برای پوشاندن محفظۀ صندوق عقب
-
grave cover, grave slab
گورپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سنگی که برای پوشاندن روی گور به کار میرود
-
fault masking
عیبپوشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پوشاندن و تصحیح همزمان خطاهای ایجادشده
-
open-top container, open top, OT
بارگُنج روباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بارگُنجی که سقف ندارد و برای پوشاندن آن از برزنت یا چادر استفاده میکنند
-
grave-cloth, burial cloth
گورجامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پارچه یا جامهای که برای پوشاندن جسد در هنگام تدفین به کار میرود
-
surface treatment
بهسازی رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] پوشاندن هریک از لایههای آسفالت با قیر همراه با شن یا بدون آن
-
periosteal graft
پیوندینۀ بروناُستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] قطعهای از بروناُست که از آن برای پوشاندن سطح رویی استخوان استفاده میشود
-
decorative coating
پوشش تزیینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پوششی که علاوهبر پوشاندن مواد، ظاهری زیبا به آنها میدهد
-
tablet coating 1
پوششدهی قرص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] فرایند پوشاندن هستۀ قرص با یک لایۀ نازک
-
solvation
حلاّلپوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] پوشاندن یونهای موجود در محلول با حلاّلی بهجز آب
-
hydration 1
آبپوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] پوشاندن یونهای موجود در یک محلول بهوسیلۀ مولکولهای آب
-
bedding plants
گیاهان بسترساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] گیاهان علفی یکساله یا دوساله یا چندساله که از آنها برای پوشاندن موقت خاک استفاده میشود
-
fritter
لقمهسوخاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] قطعهغذایی که آن را پس از پوشاندن با خمیرابه، در روغن غوطهور و سرخ میکنند
-
gas mask
ماسک ضدِگاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وسیلهای برای پوشاندن صورت، بهویژه دهان و بینی، در برابر گازهای سمّی، بهویژه در هنگام جنگ
-
hub cap/ hubcap, wheel cover, wheel trim
قالپاق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] قطعهای گرد که برای زیبایی چرخ و پوشاندن پیچهای آن بر روی چرخ نصب میشود