کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوست پیرایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
skinput
پوستکلید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی واسط کاربری با فنّاوری طبیعی که براساس حسگرهای پوستی انسان کار میکند و امکان میدهد بدن با استفاده از حسگر زیست ـ صوتی (bio-acoustic sensor) پوشیدنی نقش ورودی را ایفا کند
-
debarker, barker
پوستکَن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] دستگاه جداکنندۀ پوست درخت یا گِردهبینه
-
debarking 1
پوستکندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کنده شدن پوست درخت در نتیجۀ قطع یا بیرونکشی درخت یا بهوسیلۀ حیوانات و حشرات
-
decortication
پوستگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] جدا کردن پوستۀ برنج یا پوشش دانههای بلال یا قشر خارجی گیاه یا بذر یا ریشه
-
bark residue
پوستماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پوستی که از گِردهبینه جدا شده و معمولاً موادی مانند شن و سنگریزه در داخل آن فرورفته است
-
bark bar, interspace
پوستنوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نواری از پوست درخت که آن را در میان دو شیار انگمگیری باقی میگذارند
-
Indus, Ind, Indian
سرخپوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی آسمان جنوبی (southern sky) که پرنورترین ستارۀ آن از قدر 3/1 است
-
ectoderm
برونپوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] خارجیترین لایۀ یاختهای از سه لایۀ اولیۀ جنین که بافتهایی مانند روپوست و ناخن و مو و دستگاه عصبی و اندامهای حسی از آن منشأ میگیرد
-
endoderm
درونپوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] 1. درونیترین لایه از سه لایۀ زایندۀ اولیۀ جنین جانور که بخشی از لولۀ گوارش و ریهها و ساختارهای مربوط از آن پدید آید 2. درونیترین لایۀ پوست که مانند غلافی بافت آوندی ریشهها و برخی ساقهها را د ربر گیرد
-
skin regeneration
بازسازی پوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] فرایند ترمیم یا بازتولید یا جایگزینی پوست یا بافتهای ازدسترفته یا آسیبدیده ازطریق نوسازی طبیعی
-
protoderm
پیشپوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] لایۀ بیرونی سَرلاد انتهایی که از آن روپوست ساخته میشود
-
foreskin
پیشپوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] لایۀ پوششدهندۀ پوست سر آلت متـ . قُلفه prepuce, preputium
-
skin depth
عمق پوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فاصلهای در زیر سطح رسانا که براثر تابش الکترومغناطیسی جریانی با بسامد معین در آن پدید میآید
-
bark thickness
ضخامت پوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پهنای پوست درخت در محل قطرِ برابرِ سینه
-
eggshell finish
نماپوشۀ پوستتخممرغی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] پوششی که سطح آن، مانند پوست تخممرغ، جلوهای بین نیمبرّاق و مات دارد