کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوستکندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
debarking 1
پوستکندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کنده شدن پوست درخت در نتیجۀ قطع یا بیرونکشی درخت یا بهوسیلۀ حیوانات و حشرات
-
واژههای مشابه
-
پوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ← دارپوست
-
raised sand
ماسهکندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگیهای حجیم و نامنظم با ظاهر شکسته در سطح پایینی قطعۀ ریختگی که عموماً به دلیل انبساط ماسه یا کوبش ناکافی آن به وجود میآید
-
avulsion fracture
شکستگی ـ کندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] وضعیتی که در آن نیروی ناشی از کشیده شدن یا پاره شدن یک زردپی (tendon) یا رباطِ (ligament) چسبیده به استخوان سبب شکستن و کنده شدن قطعهای از استخوان شود
-
bark deduction
کسر پوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اختلاف میان قطر باپوست و قطر بیپوست
-
mesoderm
میانپوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] 1. لایۀ زایندۀ میانی جنین که بین روپوست و درونپوست قرار دارد و از آن بافت پیوندی و عضلات و استخوانها و دستگاه ادراری-تناسلی و دستگاه گردش خون پدید میآید 2. لایۀ میانی در پوشش خارجی خزهها
-
skin effect
اثر پوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ایجاد جریان متناوب در نزدیکی سطح جسم رسانا
-
bark slip, bark slipping
پوستاندازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جدا شدن پوست درخت از چوب در محل بُنلاد فعال
-
dermatome 1
پوستبَردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] دستگاهی ویژۀ بریدن لایههای نازک پوست
-
outer bark, rhytidome
پوست بیرونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، مهندسی منابع طبیعی - علوم جنگل و محیطزیست] بافتی چوبپنبهای که از پوست درونی جدا شده است
-
dermatome 2, dermatomic area
پوستپار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] بخشی از پوست که آوَرانهای (afferents) یک عصب نخاعی آن را عصبدهی میکنند
-
secondary cortex
پوستپسین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ← چوبپنبهپوست
-
پوست درخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ← دارپوست
-
inner bark
پوست درونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، مهندسی منابع طبیعی - علوم جنگل و محیطزیست] لایهای فعال از بافتهای آبکش و بُنلاد که میان بافت چوبی و بافت چوبپنبهای قرار دارد