کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پودهرُست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
saprophyte
پودهرُست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] گیاهی که بر بقایای مواد آلی درحالتجزیۀ سایر موجودات رشد میکند
-
واژههای مشابه
-
peat
پوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مجموعهای از مواد گیاهی نیمهتجزیهشده در زیستگاههای آبگرفته
-
postpipe
پودهچوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] بقایای پوسیدۀ چوب یا الوار که در تیرچال به رنگی متمایز از خاک اطراف قابل تشخیص است
-
peat bog
پودهخلاش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] خلاشی که لایۀ زیرین آن پوشیده از پوده باشد
-
detritivory
پودهخواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] تغذیه از بقایای موجودات زنده
-
saprophytic
پودهرُستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط به موجود پودهرُست
-
peatland
پودهزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اراضی غنی از پوده
-
peat fire
حریق پوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← حریق زمینی
-
hygrophyte 2
نمرُست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گیاهی که در مناطق بسیار مرطوب رشد میکند
-
halophyte
نمکرُست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گیاهی که معمولاً در خاکهای قلیایی یا شور رشد میکند
-
sporophyte
هاگرُست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] مرحلۀ دولادی تشکیل هاگ در چرخۀ زندگی گیاه
-
gametophyte
کامهرُست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مرحلۀ تکلادی در گیاهان که در طی آن کامهها ایجاد میشوند
-
calciphyte
آهکرست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گیاهی که در خاکِ دارای کلسیمِ زیاد رشد میکند
-
osteophyte, osteophyma
استخوانرُست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] خارهای استخوانی در لبۀ مفاصل و مهرهها که معمولاً ناشی از سایش و فرسایش مفصلی یا التهاب است متـ . خار استخوان spur, bone spur