کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پهن حاجی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
broadly oblong
مستطیلی پهن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که نسبت طول به عرض آن شش به پنج تا یک به یک باشد
-
flat bone
استخوان پهن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] هریک از استخوانهای نازک و پهن بدن مانند استخوان جمجمه
-
long dung
تختهپِهِن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مخلوطی از فضولات حیوانی و کاه و کُلَش که تخمیر نشده باشد
-
broad-leaved
پهنبرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی گیاهی که دارای پهنک برگ گسترده است
-
lobopodium
پهنپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی پای کاذب پهن با انتهای گرد
-
wide body
پهنپیکر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواپیمایی که میان صندلیهای مسافری آن دو یا چند راهرو وجود داشته باشد
-
broad gauge
خط پهن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطی که عرض آن بیشتر از معیار جهانی یعنی 1435 میلیمتر است
-
Podocnemis expansa
لاکپشت پابلند پهن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ لاکپشتپابلندیان و راستۀ لاکپشتسانان که بزرگ است و لاکی عریض و صاف دارد و قسمت عقبی لاک آن عریضتر از قسمت جلوی است
-
broadband seismometer
لرزهسنج پهنباند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] لرزهسنجی که در گسترۀ بسامدی وسیع حساسیت مطلوب دارد
-
broadband seismograph
لرزهنگار پهنباند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] لرزهنگاری که میتواند نشانکها/ سیگنالهای لرزهای با دورۀ تناوب تقریبی از 0/1 تا 100 ثانیه را بهدقت ثبت کند
-
broadband seismogram
لرزهنگاشت پهنباند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] لرزهنگاشتی که با لرزهنگار پهنباند ثبت شده باشد
-
very broadly oblong
مستطیلی بسپهن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که نسبت طول به عرض آن یک به یک تا پنج به شش باشد
-
broad-leaved forest, broadleaf forest
جنگل پهنبرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که درختان آن عمدتاً برگهای پهن و خزانپذیر دارند
-
collision broadening, collision line-broadening
پهنشدگی برخوردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پهنشدگی خط طیف براثر برخورد ذرات نمونۀ مورد آزمایش با یکدیگر
-
line broadening
پهنشدگی خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] افزایش گسترۀ طولِموجهایی که در آن جذب یا گسیل خاص خطوط طیفی به دلایلی نظیر پهنشدگی برخوردی یا پهنشدگی دوپلری رخ میدهد