کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پهلوگیری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
berthing
پهلوگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قرار گرفتن یا قرار دادن کشتی در پهلوگاه متـ . پهلودهی
-
جستوجو در متن
-
پهلودهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← پهلوگیری
-
loading in turn
بارگیری بهنوبت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بارگیری برحسب تقدم پهلوگیری
-
bunkering
سوختگیری 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرایند پهلوگیری کشتی برای تأمین سوخت
-
pier 2
کوتاهاسکله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] اسکلهای کوتاه و معمولاً عمود بر ساحل برای پهلوگیری شناورها
-
jetty
بلنداسکله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سازهای پیشرفته در دریا برای پهلوگیری کشتیها و همچنین حفاظت بندر از صدمات ناشی از امواج
-
port 1
بندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پایانه و منطقهای دارای تسهیلات لازم برای پهلوگیری و تخلیه و بارگیری کشتیها
-
mooring buoy
شناوۀ مهار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوه/ بویهای که شناورها را میتوان به جای لنگراندازی یا پهلوگیری به آن بست متـ . بویۀ مهار
-
bow thruster,transverse propulsion unit
پهلوران سینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پروانهای در نزدیکی سینۀ شناور، در هر پهلو، برای رانش عرضی شناور در هنگام پهلوگیری
-
tug
یدککش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوری پرقدرت برای کشیدن و یدک کردن کشتیها یا کمک به حرکت و جابهجایی آنها در محدودۀ بندر، بهویژه در زمان پهلوگیری یا جدا شدن از اسکله
-
wharf
سبکاسکله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سازهای سبک در امتداد و متصل به ساحل دریا یا رودخانه، برای پهلوگیری و تخلیه و بارگیری شناورها متـ . اسکله