کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنیر خامهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
whey beverage
نوشاب پنیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی نوشیدنی که مادۀ اصلی آن آبپنیر است
-
cheesecake
کیک پنیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] شیرینی مغذی و پرمایۀ تهیهشده از پنیر دَلَمه یا پنیر خامهای و دیگر افزودنیها
-
cheese substitute
جانشین پنیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردهای شبیه به پنیر که با جانشین کردن چربی کره با نوعی مادۀ پروتئینی و افزودن نمکهای نامیزهساز تهیه میشود
-
process cheese
پنیر پرورده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی پنیر که از خرد و مخلوط کردن و ذوب کردن انواع پنیر و نامیزه کردن آنها با نمکهای گوناگون به دست آید
-
filled cheese
پنیر دگرچربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پنیری که در آن نوع دیگری از چربی را جانشین چربی کره کردهاند
-
curd cheese
پنیر دَلَمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پنیر نیمهنرم با بافت خامهای و طعم ملایم حاصل از لخته شدن پروتئین شیر
-
feta cheese
پنیر سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی پنیر نرم و خردشونده با بویی مطبوع
-
ultrafiltration cheese
پنیر فراپالیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پنیری که از شیر افشرده تولید شود و پس از انعقاد آن نیاز به جدا کردن آب پنیر نباشد
-
cottage cheese
پنیر کلبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گونهای پنیر سفید نرم که از شیر پسچرخ ترش تهیه شود توضیح: نام کلبه به این دلیل به پنیر اطلاق شده است که اول بار آن را در کلبهای روستایی تولید کردند
-
cheese sauce
سس پنیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] هریک از انواع سسهای سفید طعمدارشده با پنیر که عمدتاً برای پوشش دادن برخی از غذاها مانند نیرشته یا ماهی، به کار میرود
-
cheese spread
پخشینۀ پنیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردهای تهیهشده از پنیر و دیگر فراوردههای لبنی و احیاناً نامیزهساز که ازنظر بافت شبیه به کره است و بهصورت لایهای بر روی نان مالیده میشود
-
cheese curd
دَلَمۀ پنیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ژل پروتئینی یا کازئینی حاصل از دَلَمه شدن شیر
-
cheese rind
پوستۀ پنیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] سطح خارجی پنیر قالبی رسیده و کپکزده
-
cheese ripening
رسیدن پنیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی که در طی آن طعم و بافت پنیر به حد مطلوب میرسد
-
whey, lactoserum
آبپنیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مایعی که پس از تهیۀ پنیر از شیر بر جای میماند