کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پل زنگینه و چکان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bridge railing
نردۀ پل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حفاظی طولی برای جلوگیری از سقوط وسایل نقلیه از روی پل
-
bridge 1
پُل 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] نوعی دندانوارۀ ثابت که با اتصال به دندانها یا کاشتینههای دندانی (dental implants) مجاور، جانشین دندانهای ازدسترفته میشود متـ . دندانوارۀ تکهای ثابت fixed partial denture
-
capacitance bridge
پل خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پلی الکتریکی برای اندازهگیری ظرفیت مجهول با مقایسه با خازنی معلوم
-
microwave bridge
پل ریزموج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مداری از موجبَرها برای اندازهگیری پاگیری/ امپدانس (impedance) در گسترۀ بسامدهای ریزموج
-
toll bridge
پل عوارضی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] پلی که فقط با پرداخت عوارض میتوان از آن عبور کرد
-
balanced bridge
پل متوازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مداری الکتریکی که برای ولتاژ خروجی صفر تنظیم میشود
-
salt bridge
پل نمک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] پلی از محلول یک نمک، معمولاً پتاسیمکلرید، که بین دو نیمپیل از یک پیل گالوانی قرار داده میشود
-
تراورس پل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ریلبند پل
-
bridge strike
سانحۀ پل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] برخورد یک وسیلۀ نقلیۀ جادهای با سازۀ بالاسر آن که پلی ریلی است که در نتیجۀ آن مسیر قطار تا انجام بازدید کارشناس مسدود یا دستکم سبب تأخیر در حرکت قطار میشود
-
bridging ligand
لیگاند پلساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] لیگاندی که همزمان به دو یا چند فلز یا اتم مرکزی متصل شده باشد
-
bridged carbocation
کربوکاتیون پلشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] کربوکاتیونی واقعی یا فرضی که در آن دو یا چند اتم کربن مراکز کربونیم به شمار میآیند، اما با ساختاری نشان داده میشوند که در آنها اعضای یک گروه، مانند اتم هیدروژن یا بنیان هیدروکربن، بین مراکز کربونیم پل میزنند
-
cantilever bridge
پُل تکسویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] نوعی پُل که تنها از یک سمت دارای نگهدارنده است
-
open-deck bridge
پل عرشهباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] پلی با کف باز که سازۀ خط بهطور مستقیم بر روی تیرهای طولی آن قرار دارد
-
ballast-deck bridge
پل عرشهپارسنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] پلی که خط پارسنگی بر روی آن قرار دارد
-
crossover bridge
پل عرضگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] پلی برای اتصال پیادهرو یا سوارهرو بهصورت غیرهمسطح از یک طرف معبر به طرف دیگر