کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پلشتبَر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
elevator 1, ascenseur 1 (fr.)
آسانبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] اتاقکی برای بالا رفتن در ساختمان یا پایین آمدن از آن
-
fire line/ fireline
آتشبُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هر نواری از زمین که برای مهار گسترش آتش از هرگونه مواد آتشگیر پاک شده باشد
-
آنزیمبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← زیمایهبَر
-
aframax, average freight rate assessment maximum
ارزانبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نفتکشی با ظرفیت حمل 45 تا 79/9هزار تن که ازلحاظ میانگین کرایۀ حمل بهصرفه است
-
osteotome
استخوانبُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] وسیلهای به شکل اسکنه با لبهای تیز برای استخوانبُری
-
valet
جامهبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شخصی که مسئول جمعآوری و شستوشوی لباسهای کثیف مهمانان و کارکنان مهمانخانه/ هتل است
-
van 1
توشهبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگنی که به قطار مسافری وصل شود و توشۀ مسافر را حمل کند
-
پسبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← کلید پسبَر
-
rail shear
پلیسهبُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری موتوری برای برداشتن زائدههای فلزی ناشی از جوشکاری ریل در محل درز ریل
-
antipyretic, febrifuge, febricide, antifebrile, antithermic
تببُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دارو یا فرایندی که موجب کاهش یا قطع تب میشود
-
تراورسبُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ریلبندبُر
-
defibrilator
تارلرزهبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] دستگاهی الکتریکی که با شوکهای الکتریکی خفیف، تارلرزۀ بطنی یا دهلیزی را بیاثر میکند
-
parcel tanker
چندمایعبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوری که میتواند همزمان چند نوع مایع مختلف را در مخزنهای مجزا حمل کند
-
forest products carrier
چوببَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی کشتی برای حملِ کُندۀ درخت و پیچۀ کاغذ و تکههای الوار و تراشههای چوب و مانند آن
-
schizocarp
چاکبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] نوعی میوۀ خشک، حاصل از دو یا چند برچۀ یکدانهای که پس از رسیدن به واحدهای یکدانهای تقسیم میشود