کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پشت و رو یکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
buttressed
پشتبنددار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] دارای پشتبند
-
back of bow
پشت کمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← پشت
-
distomolar, retromolar
اضافی پشتآسیا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] دندان اضافی کوچکی که پُشت آسیای سوم در دندانگان دائمی میروید متـ . آسیای چهارم fourth molar
-
buttress 1
پشتبند 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] عضوی از سازه که برای تأمین یا افزایش پایداری جانبی دیوار یا سد به کار رود
-
helm port transom
پشتبند درگاه سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] الوار یا قطعهای فلزی برای تقویت درگاه سکان
-
brake shoe back
پشتبند کفشک ترمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] پشتبندی فولادی برای استحکام کفشک چدنی ترمز
-
chase tamper, slave tamper
زیرکوب پشتکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] زیرکوبی که پس از زیرکوب اصلی حرکت میکند تا کار زیرکوب اول را تکمیل کند
-
back tackle
تک از پشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] اقدام تکزن برای زدن توپ حریف از پشت سر او با استفاده از پا
-
back-arc basin
حوضۀ پشتکمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] حوضهای کمانیشکل در پشت کمان ماگمایی که براثر نازکشدگی پوسته به وجود میآید
-
buttressed wall
دیوار پشتبنددار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] دیواری که برای افزایش پایداری جانبی پشتبند داشته باشد
-
جستوجو در متن
-
pin button, pinback button button badge, pin-back
سنجاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] قطعهای از جنسهای مختلف در اشکال گوناگون، دارای تصویر یا نوشتهای بر رو و سنجاقی در پشت، که به کیف یا لباس یا وسایل شخصی وصل میکنند
-
bow loading
بارگیری از سینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] امکان بارگیری در کشتیهای رو ـ رو و مایعبَرهایی که دارای تجهیزات بارگیری در قسمت سینۀ کشتی هستند
-
back guy
بافۀ پشتیبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] یکی از چند بافۀ پشت دکل، واقع در مقابل بافۀ اصلی یا سیمنقاله، که در مقابل تنشهای وارده مقاومت میکند متـ . کابل پشتیبان
-
pointing 1
سو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] جهتی در آسمان که تلسکوپ رو به آن تنظیم میشود