کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پسچهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
metaphase
پسچهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] دومین مرحلۀ تقسیم یاختهای که در طی آن غشای هسته در هم میریزد و فامتن با میانپارها (centromere) به رشتههای دوک (spindle) میچسبند
-
واژههای مشابه
-
aft 2
پس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عقب یا نزدیک یا به سمت پاشنۀ شناور
-
telophase
واپسینچهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مرحلهای از تقسیم یاختهای که در آن فامتنهای جداشده از یکدیگر در دو قطب یاخته گِرد هم میآیند و دور هر گروه غشای هسته تشکیل میشود
-
interphase
میانچهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] دورۀ بین دو تقسیم یاختهای پیدرپی
-
anaphase
پسینچهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] یکی از مراحل تقسیم یاختهای که در طی آن فامینکهای یک فامتن از هم جدا میشوند و به سمت قطبهای یاخته حرکت میکنند
-
landform
زمینچهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مجموعۀ خصوصیات فیزیکی قابلتشخیص و شکلهای ویژه
-
phenotype 1
برونچهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تمامی خصوصیات ظاهری یک اثر باستانی که حاصل برهمکنش درونچهر و محیط اجتماعی آن است
-
genotype 1
درونچهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ترکیب مادی در ساختار یک یا گروهی از دستساختههای باستانی که ازنظر وضعیت ظاهری و باطنی آن را از برونچهرش متمایز میسازد
-
prophase
پیشچهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نخستین مرحلۀ تقسیم یاختهای که در طی آن فامتنها با تقسیم طولی به فامینکها تبدیل میشوند
-
postposition
پساضافه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] حرف اضافهای که پس از اسم یا گروه اسمی میآید و با آن گروه حرفاضافهای میسازد
-
retroreflector
پسبازتابگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ابزاری اپتیکی که باریکۀ نور را در همان راستای فرود بازمیتاباند
-
پسبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← کلید پسبَر
-
dry port
پسبندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پایانه و منطقهای در داخل خشکی که به یک یا چند بندر متصل میشود و نیازهای مناطق صنعتی و تجاری را ازطریق جاده یا راهآهن سراسری تأمین میکند
-
afterpotential
پسپتانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی، علوم پایۀ پزشکی] پتانسیل کُنش کوچکی که پس از پایان پتانسیل کُنش اصلی یا پتانسیل نیزهای ایجاد میشود