کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پسخان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
back office
پسخان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] فنّاوریها و خدمات و منابع انسانیای که به مدیریت اجرایی سامانههای ارتباطی کمک میکنند متـ . عملیات پسخان
-
واژههای مشابه
-
back office operations
عملیات پسخان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] ← پسخان
-
خان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← خدمات اَبری انبارش
-
aft 2
پس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عقب یا نزدیک یا به سمت پاشنۀ شناور
-
pit-house, sunken featured building, pit dwelling
خانچال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گودالی در زمین که مردم روی آن را با تیرهای چوبی و شاخوبرگ درخت و دیگر مواد میپوشاندند و بهطور موقت در آن زندگی میکردند
-
postposition
پساضافه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] حرف اضافهای که پس از اسم یا گروه اسمی میآید و با آن گروه حرفاضافهای میسازد
-
retroreflector
پسبازتابگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ابزاری اپتیکی که باریکۀ نور را در همان راستای فرود بازمیتاباند
-
پسبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← کلید پسبَر
-
dry port
پسبندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پایانه و منطقهای در داخل خشکی که به یک یا چند بندر متصل میشود و نیازهای مناطق صنعتی و تجاری را ازطریق جاده یا راهآهن سراسری تأمین میکند
-
afterpotential
پسپتانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی، علوم پایۀ پزشکی] پتانسیل کُنش کوچکی که پس از پایان پتانسیل کُنش اصلی یا پتانسیل نیزهای ایجاد میشود
-
backscattering
پسپراکندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پراکندگی تابش یا ذرات یا امواج الکترومغناطیسی در زاویهای بزرگتر از 90 درجه
-
postcuring
پسپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] مرحلۀ نهایی پخت برخی از محصولات متـ . پخت تکمیلی
-
backbonding, back donation
پسپیوندش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] فرایندی که در آن الکترونها از یک اوربیتال اتمی در یک اتم به اوربیتال پادپیوندی پی در اتمی دیگر یا لیگاند حرکت میکنند
-
afterglow, afterlight
پستاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] قـوس گستـردهای از نور تابشی (radiant glow) که در اوایل فلق یا اواخر شفق در بالای ابرهای مرتفع مشاهده میشود