کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پر آب و تاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ice feathers, frost feathers
یخپَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی بَشم که بر روی بادخور اجسام زمینی یا بر روی هواپیمای درحالگذر از لایۀ هوای سرد به لایۀ هوای گرم تشکیل میشود
-
hang glider, kite
سبکپَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وسیلۀ هوایی بسیار سبک با بالهایی شبیه به بال پرندگان که قادر به سریدن در هواست؛ این وسیله ممکن است مجهز به موتور کمکی باشد
-
پر شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← باردار کردن
-
پر کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← باردار کردن
-
flame-out
شعلهپَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] توقف احتراق در موتور توربینگازی به دلیلی غیر از قطع سوخت
-
closed shell
پوستۀ پُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پوستۀ هر اتم یا هستهای که دارای بیشترین الکترون یا نوکلئون مجاز است
-
powered hang glider
سبکپَر موتوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سبکپَری که با قدرت موتور پرواز کند
-
جستوجو در متن
-
ground water level, water table
سطح آب زیرزمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سطحی در زیر زمین که سنگها و خاکهای پایینتر از آن از آب پر شدهاند
-
saggar clay
رُس جعبۀ کوره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] رُس دیرگدازی که در جعبۀ کوره به کار میرود و در برابر گرمایشها و سرمایشهای پیدرپی تاب میآورد
-
catenary arch2, parabolic arch2, catenarian arch2
قوس تابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] قوسی به شکل تاب یا زنجیر آویخته که ازنظر هندسی مطابق سهمی است
-
foldome
تابگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] مجموعۀ کامل پروتئینهای یاختهای که ساختارهای سوم و درنتیجه پیکربندیهای تاب خاص هریک با جزئیات شناخته شده است
-
ride quality
راحتی سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] میزان آسودگی و رضایتی که مسافر در یک وسیلۀ نقلیۀ درحالحرکت ازلحاظ شدت و بسامد ارتعاش، تاب، غلت، تکان ناشی از تغییر آهنگ شتاب و جز آن احساس میکند
-
sand drain
زهکش ماسهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای] زهکشی شامل یک گمانۀ قائم و ماسهای که برای تسهیل تخلیۀ آب آن را پر میکند
-
shim-type head gasket
واشر فلزی سرسیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] واشر نازک فلزی، معمولاً فولادی، که بهدلیل استحکام زیاد، تاب فشار بیشتر و درنتیجه افزایش نسبت تراکم را دارد