کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پروانۀ راستگرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
propeller shaft, tail shaft, screw shaft
میل پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخش انتهایی محور انتقال نیرو از موتور که پروانه به آن متصل است
-
propeller frame
قاب پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] چارچوبی که دربرگیرندۀ جایگاه سکان و طاقی پروانه و جایگاه پروانه و پاشنۀ چرخشی سکان (sole piece) است
-
propeller aperture,propeller well, screw aperture
فضای پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فضایی بین جایگاه سکان و جایگاه پروانه که پروانه در آن میچرخد
-
fairwater, propeller cap, fairwater cone, fairwater cap
کلاهک پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سرپوشی مخروطی که برای تسهیل جریان آب در اطراف پروانه بر روی مهرۀ پروانه بسته میشود
-
tilt-rotor
کجپروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی هواپیمای عمودپرواز که با یک یا چند چرخانه که تا حدود 90 درجه دَوران میکنند، از زمین برمیخیزد
-
propeller lock-nut
مهرۀ پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مهرۀ بزرگی که پروانه را بر روی میل پروانه مهار میکند
-
fairwater sleeve
آستینۀ پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] آستینهای متشکل از دو نیممخروط که از آن بهعنوان کلاهک پروانه استفاده میشود و باعث تسهیل حرکت آب در اطراف پروانه میشود
-
propeller post,screw post, body post
جایگاه پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخش پیشین قاب سکان که محور پروانه از آن عبور میکند و پروانه بر روی آن نصب میشود
-
propeller horsepower
توان پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] توانی که برای رانش شناور به پروانه منتقل میشود و برابر است با توان محور چرخدنده منهای انرژی تلفشده در مسیر انتقال
-
propeller boss,propeller hub
توپی پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخش مرکزی سازۀ پروانه که تیغههای پروانه به آن متصل است
-
propeller blade 2
تیغۀ پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از پرههایی که به توپی پروانه متصل هستند
-
propeller area 1
سطح پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سطحی که پروانه درطی چرخش پوشش دهد
-
Butterfly Nebula
سحابی پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] نام مشترک گروهی از سحابیهای پخشیده ازجمله سحابی حشره و سحابی دَمبل کوچک که در آسمان به شکل پروانه دیده میشوند
-
lemniscate
پروانه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک خاگی کاسینی که در آن حاصلضرب دو ضلع متغیر همواره برابر با یکچهارم مجذور ضلع ثابت باشد متـ . پروانۀ برنولی lemniscate of Bernoulli
-
vane-screw propeller, vane wheel
پروانۀ آسیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی پروانه خاص شناورهای رودخانههای کمعمق که تیغههای آن مانند پرههای آسیاب آبی است و در عقب یا در دو سمت شناور قرار میگیرد و معمولاً تنها تا 40 درصد قطر آن در آب فرو میرود