کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرستار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
nurse
پرستار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] فردی که در زمینۀ اصول علمی و مهارتهای حرفهای مراقبت و درمان بیماران تحصیل کرده و در آن تبحر داشته باشد
-
واژههای مشابه
-
دار پرستار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← دار دایه
-
جستوجو در متن
-
head-nurse
سرپرستار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] پرستار مسئول ادارۀ بخش در بیمارستان یا درمانگاه
-
abandonment
وانهش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] بیاعتنایی کردن به یک فرد وابسته یا رها کردن او توسط افراد نزدیک به او، مانند پدر و مادر یا حامی و پرستار اصلی
-
nurse-aid
بهیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] عضوی از گروه پزشکی که زیر نظر پرستار در امر مراقبت و درمان بیماران شرکت داشته باشد
-
nurse crop
دار دایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی که شرایط مناسب برای رویش گیاهان بعدی را در عرصۀ جنگل فراهم میسازد و آنها را در برابر آسیبهای محیط حمایت میکند متـ . دار پرستار
-
authoritarian parenting
والدگری اقتدارگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی روش والدگری مبتنی بر محدودسازی هرچه بیشتر که در آن والد یا پرستار بر اطاعت اصرار میورزد و گفتوگو و تشریک مساعی را کنار میگذارد و برای جلوگیری از رفتار ناخواسته به مجازات رو میآورد
-
authoritative parenting
والدگری مقتدرانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی روش والدگری مبتنی بر تشریک مساعی که در آن والد یا پرستار کودک را به خودمختاری و استقلال ترغیب میکند و درعینحال برخی محدودیتها را بر رفتار کودک اعمال میکند