کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرتاب و توان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
launch time
زمان پرتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] زمان برنامهریزیشدهای که قرار است یک هواپیما یا موشک هوابُرد شود
-
blocked shot, block4
سد پرتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، منحرف کردن توپ پرتابشده در مسیرش به سمت سبد، پیش از طی کردن قوس فرودین، بهطوریکه از گل جلوگیری شود
-
set shot, set 4
پرتاب ثابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، پرتابی در وضعیت ایستا که درطی آن دستکم یک پا از زمین جدا نمیشود
-
tip in, tip-in shot, tap in
پرتاب سرپنجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، پرتاب دوم درنتیجۀ نوگیری پرتاب بهثمرنرسیده با ضربۀ آهستۀ سرانگشتان به توپ
-
paradrop
پرتاب با چتر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] رهاسازی نفرات یا محموله از هواگَرد درحالپرواز بهکمک چتر نجات
-
جستوجو در متن
-
rotary snowplow
برفروب چرخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی برفروب مجهز به تیغههایی با توان چرخشی که برف را از روی خط آهن جمع و به کنارهها پرتاب میکند