کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرتاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
distress gun
منورانداز اضطرار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] وسیلهای که از آن برای پرتاب منور چتری استفاده میکنند
-
launcher
پرتابگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وسیلۀ پرتاب موشک
-
jump shooter
جفتزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] 1. بازیکنی که در انجام پرتابهای جفت مهارت خاص دارد 2. بازیکنی که پرتاب جفت انجام میدهد
-
hung weapons
سلاحهای گیرکرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سلاحهایی که خلبان سعی در رهاسازی یا پرتاب آنها دارد، ولی به علت نقص فنی سلاح یا محفظه یا پرتابگر یا سامانۀ مهار و رهاسازی پرتاب نمیشوند
-
ejection 1
پرانش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پرتاب خلبان به بیرون از هواپیما با استفاده از صندلیپران
-
shooting guard
دفاع پرتابگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، بازیکن دفاعی که پرتابهای خوبی دارد
-
flight archery, flight shooting
کمانگیری آرشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی کمانگیری که در آن رقابت بر سر هرچه دورتر پرتاب کردن تیر است
-
volcanic ball
گوی آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودهای گویمانند از گدازه که براثر انفجارهای آتشفشانی به بیرون پرتاب میشود
-
torpedo launcher
اژدرافکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وسیلهای در کشتی یا هواگَرد یا زیردریایی که اژدر را به سمت هدف پرتاب میکند
-
arrow 3
تیر 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] پرتابۀ میلهای نوکتیزی که از کمان بهسوی هدف پرتاب میشود
-
ink-jet printer
چاپگر جوهرافشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] چاپگری که با پرتاب ذرات جوهر بر کاغذ نقش ایجاد کند
-
deny a pass, block a pass, choke a pass
پاسسد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، جلوگیری از پرتاب توپ توسط حریف به سمت همتیمیهایش
-
notice bomb
بمب اعلامیهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی حاوی اوراق تبلیغاتی که از هواگَرد پرتاب میشود
-
catapult
شتابافزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] افزارهای برای پرتاب هواپیما با سرعت پرواز از روی عرشۀ ناو
-
bounding mine
مین جهندۀ ضدنفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی مین ضدنفر با خرجی کوچک که بدنۀ مین را به هوا پرتاب میکند و موجب میشود مین در ارتفاع سه یا چهارفوتی منفجر و قطعات آن در همۀ جهتها پرتاب شود