کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پذیرفتنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
acceptable
پذیرفتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ویژگی گفتهای که ازنظر گویشور زبان قابل قبول است و عملاً به کار میرود
-
واژههای مشابه
-
admissible homomorphism
همریختی پذیرفتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
admissible estimator
برآوردگر پذیرفتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] برآوردگری که نتوان برآوردگری بهتر از آن، به معنای داشتن مخاطرۀ کمتری به ازای همۀ مقادیر پارامتر، پیدا کرد
-
acceptance number
شمار پذیرفتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] رقم قابلقبول اقلام معیوب در یک دسته کالا
-
acceptable risk
خطر پذیرفتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خطری که برای مدیران مسئول امنیت قابل قبول است و برای مقابله با آن اقدام امنیتی لازم نیست و هزینهای صرف آن نمیشود
-
acceptable macronutrient distribution range, AMDR
گسترۀ پذیرفتنی کلانمغذی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] حد دریافت کربوهیدرات و چربی و پروتئین بهطوریکه مواد مغذی مورد نیاز تأمین شود و خطر بیماریهای مزمن کاهش یابد
-
admissible decision function
تابع تصمیم پذیرفتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] تابع تصمیمی که نتوان نشان داد تابع تصمیم بهطور یکنواخت بهتر و با مخاطرۀ کمتر از آن وجود دارد
-
acceptable level of risk
سطح پذیرفتنی خطر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] حداقل الزامات امنیتی که باید رعایت شود و براساس ارزش سامانهها و میزان تهدیدها و آسیبپذیری و الزامات بهرهبرداری و اقدامات مقابلهای تعیین میشود
-
acceptable quality level
سطح پذیرفتنی کیفیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] درصد قابلقبول اقلام معیوب در یک دسته کالا اختـ . سَپَک AQL
-
acceptable daily intake, ADI
دریافت روزانۀ پذیرفتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار مادۀ مغذی یا شیمیایی که مصرف روزانۀ آن در طول زندگی ظاهراً خطر قابلملاحظهای ندارد
-
maximum credible earthquake, MCE
بیشینهزمینلرزۀ پذیرفتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] بیشینهزمینلرزهای که مطابق با چارچوب زمینساختی شناختهشده، ممکن است در یک ناحیه یا در امتداد هر گسل روی دهد
-
جستوجو در متن
-
AQL
سَپَک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] ← سطح پذیرفتنی کیفیت
-
alternative hypothesis
فرض مقابل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] در آزمون فرض، هر فرض پذیرفتنی در مقابل فرض مورد آزمون