کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پخش همراه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
Walkman
پخش همراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نام تجارتی دستگاهی کوچک و قابلحمل متشکل از یک پخش صوت و یک دوگوشی سبک
-
واژههای مشابه
-
diffusion theory
نظریۀ پخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نظریهای که بنا بر آن بخشی از تغییرات چگالی حاملهای بار در نیمرساناها براثر پخش ایجاد میشود
-
release print, release 5
نسخۀ پخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نسخۀ کامل و نهایی فیلم که برای توزیع و پخش آماده است
-
diffusion model
مدل پخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مجموعهای از معادلههای ریاضی که با آنها پخش مواد رهاشده در جوّ یا اقیانوس را شبیهسازی میکنند
-
narrowcast
ویژهپخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی پخش پیام برای گیرندههای خاص
-
webcasting
وبپخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ارسال مطالب صوتی و تصویری از طرف کارساز برای مخاطبان انبوه وب
-
جدول پخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ← جدول پخش برنامه
-
broadcast
پخش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، مهندسی مخابرات] [رمزشناسی، مهندسی مخابرات] انتشار امواج الکترومغناطیسی شامل پیامهای مخابراتی اعم از داده و صوت و تصویر برای تمام گیرندهها [سینما و تلویزیون] پخش گستردۀ برنامههای رادیو و تلویزیون بهصورت موجی یا بافهای/ کابلی مت...
-
diffusion 2
پخش 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] 1. اختلاط و پراکندگی ذرات براثر حرکت کاتورهای گرمایی در جامدات و مایعات و گازها 2. پراکندگی نور تابشی براثر بازتاب از سطوح ناصاف
-
distribution
پخش 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فرایند ارسال اطلاعات صوتی یا تصویری متـ . توزیع * مصوب فرهنگستان اول
-
free diffusion
پخش آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] پخشی که بدون عبور از مانعی مانند غشا صورت گیرد
-
facilitated diffusion, uniport, carrier membrane diffusion
پخش آسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نوعی ترابُرد غیرفعال که در آن مولکولها از خلال غشاهای زیستی، مانند غشای یاخته، بهکمک ناقل عبور میکنند
-
flier
پخشبرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] برگی برای تبلیغ و آگهی و پخش در مقیاس وسیع
-
spreadability
پخشپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] قابلیت گسترده شدن بافت یک مادۀ غذایی