کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پارچه پارچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
filter cloth
پارچۀ صافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] پارچهای که با آن عمل صافش انجام میشود
-
linen, household linen
ملزومات پارچهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] پوشاک یا پیشبند یا ملزومات پارچهای تخت یا ملزومات پارچهای میز یا ملزومات حولهای که از الیاف کتان بافته شده باشد
-
bed linen, bedclothes
ملزومات پارچهای تخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ملزومات پارچهای قابل شستوشوی تخت، مانند ملافه و شمد و روبالشی
-
table linens
ملزومات پارچهای میز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] رومیزی و دستمال سفره و بقیۀ ملزومات پارچهای که برای مهیا ساختن و چیدن میز غذا به کار میرود
-
جستوجو در متن
-
grave-cloth, burial cloth
گورجامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پارچه یا جامهای که برای پوشاندن جسد در هنگام تدفین به کار میرود
-
target face, face
هدفبرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] تکهای پارچه یا کاغذ یا مقوا دربردارندۀ دایرههای هممرکز امتیاز که آن را بر روی آماجگاه نصب میکنند
-
bleaching 1
رنگبَری 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] فرایندی که در آن از یک مادۀ شیمیایی اُکسنده یا کاهنده برای زدودن رنگ الیاف یا پارچه استفاده میکنند
-
folding screen, paravent (fr.)
پردینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] دیواری متحرک، از جنس تخته و پارچه و غیره، برای تقسیم کردن اتاقی بزرگ به بخشهای کوچکتر
-
cover 3, packing 2, wrapping 1, emballage (fr.)
لفاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] ظرف یا پارچه یا کاغذ مقاومی برای بستهبندی مرسولهها و حفاظت از آنها در هنگام جابهجایی
-
scaffold burial, scaffold grave, tree burial
تدفین داربستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] واسپارشی که در آن جسد را در پارچه یا پوست حیوان میپیچیدند و بالای داربست چوبی رها میکردند
-
stain 1
رنگانه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] محلولی دارای رنگدانه یا رَزانه که از آن برای رنگ کردن چوب و پارچه و بافتهای مشابه استفاده میکنند
-
lustering
جلادهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] عملیاتی برای ایجاد جلا در نخ یا پارچه بهکمک گرما، فشار، بخار، اصطکاک، غلتککاری یا نظایر آن
-
blackout system, black clothing
تاریکسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] پوشاندن گیاهان روزکوتاه با پارچه یا پلاستیک سیاه برای کوتاه کردن طول روز و برانگیختن گلدهی در آنها
-
bleaching 2
سفیدگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] فرایندی برای زدودن ناخالصیهای طبیعی و مصنوعی از پارچه که در نتیجۀ آن منسوجات تکمیلشده کاملاً سفید میشوند یا منسوج برای رنگرزی آماده میشود