کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاداش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
salvage award, salve award
پاداش بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مبلغی که بنا بر رأی دادگاه یا داور براساس قرارداد بازگردانی تعیین میشود و بابت بازگردانی اموالِ درمعرضخطر در دریا، به بازگردان پرداخت میشود متـ . هزینۀ بازگردانی salve charge,salvage charges
-
dispatch 1
پاداش تسریع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پاداش تخلیه یا بارگیری قبل از پایان زمان مجاز
-
food reward
پاداش غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] جایزهای خوراکی برای تقویت یا تشویق یک رفتار خاص
-
جستوجو در متن
-
strictly dominating strategy
راهبرد اکیداًغالب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] راهبردی که پاداش انتخاب آن در مقایسه با پاداش انتخاب هر گزینۀ دیگر همیشه بیشتر باشد
-
strictly dominated strategy
راهبرد اکیداًمغلوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] راهبردی که پاداش انتخاب آن در مقایسه با پاداش انتخاب هر گزینۀ دیگر همیشه کمتر باشد
-
salve charge, salvage charges
هزینۀ بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← پاداش بازگردانی
-
caring detachment
دلگسستگی مراقبتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] اقداماتی برای تغییر رفتار با استفاده از پاداش و تنبیه
-
distributive justice
عدالت توزیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] باوری نزد کودکان مبتنی بر اینکه پاداشها و تنبیهها بهطور برابر و منصفانه توزیع میشوند
-
salvage 2
بازگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عملیات نجات کشتیِ در معرض خطر و تجهیزات و کالای آن در قبال دریافت پاداش
-
base rate
نرخ مبنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مبلغ پرداختی به ازای کاری که در طی واحدی از زمان انجام میشود؛ این مبلغ شامل حقوق پایه و اضافهکار و پاداش نمیشود
-
normal-form representation
نمایش عادیشکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] نمایشی که شامل همۀ راهبردهای ممکن و پاداشهای متناظر با آنها برای هر بازیگر باشد و بتوان چارچوب کلی آن را در ماتریس مشاهده کرد
-
sexual coercion
اِعمالفشار جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] اِعمالفشار آشکار یا پنهان برای ایجاد رابطۀ جنسی با وعدۀ پاداش یا تهدید به مجازات
-
play audiometry
شنواییسنجی بازیمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] روشی در شنواییسنجی کودکان که در آن پاسخ درست به محرک را ازطریق شرکت دادن کودک در فعالیتهای بازیگونه پاداش میدهند
-
conditioned orientation reflexa audiometry, conditioned orientation reflex
شنواییسنجی بازتابشرطی جهتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] روشی در شنواییسنجی رفتاری برای ارزیابی حساسیت شنوایی کودکان دوساله و کمتر که در آن گردش سر به طرف منبع صدا با پاداش دیداری تقویت میشود اختـ . شنواییسنجی جهتی COR audiometry