کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وَرْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
agent 3
کنشوَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کنشگری که قابلیت انجام دادن کار هدفمند یا اِعمال قدرت سیاسی را دارد
-
benefactive, beneficiary, benefactor
بهرهور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نقش معنایی موضوعی که از رویداد فعل بهرهمند میشود
-
submerged-electrode furnace
کورۀ الکترودغوطهور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] کورهای برای کربندهی مایع قطعات ازطریق گرم کردن حمام نمک مذاب با استفاده از الکترودهای غوطهور در آستر سرامیکی
-
extensive forestry
جنگلداری پهنهور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] عملیات جنگلداری بر پایۀ کار کم و سرمایهگذاری نازل در واحد سطح
-
submerged fermentation
تخمیر غوطهور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی فرایند تخمیر که در آن ریزاندامگانها در محیط مایع در درون محل تخمیر رشد میکنند
-
radar picket
دیدهور راداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شناور یا هواگَرد یا وسیلهای که در فاصلهای دورتر از نیروی خودی قرار دارد و هدف آن افزایش بُرد شناسایی رادار است
-
جستوجو در متن
-
rudder area
مساحت سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مساحت سطح غوطهور تیغۀ سکان
-
fritter
لقمهسوخاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] قطعهغذایی که آن را پس از پوشاندن با خمیرابه، در روغن غوطهور و سرخ میکنند
-
pickling liquid
مایع ترشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آب حاوی نمک و سرکه که مواد غذایی ترشیانداخته در آن غوطهور میشوند
-
dipping 2
غوطهورسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] غوطهور کردن قطعه در حمام مذاب یا مایع دیگر بهمنظور ایجاد پوشش فلزی
-
hot dipping
غوطهورسازی داغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] پوششدهی یک ماده با غوطهور ساختن آن در یک حمام فلز مذاب مانند روی یا قلع
-
high hydrostatic pressure, HHP
فشار آبایستاییبالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فشار وارد بر مواد غذایی غوطهور در مایع برابر با چندصد مگاپاسکال
-
freezing nucleus
هستۀ انجماد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هر ذرۀ غوطهور در آب اَبَرسرد که موجب آغازش رشد یخبلور میشود
-
immersion freezer
یخزن غرقهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] یخزنی که در آن مادۀ غذایی با غوطهور شدن در یک مایع سرد منجمد میشود