کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وسیله نقلیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
appliance
وسیلۀ برقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ابزار یا وسیلهای برقی که عمدتاً برای کاربردهای خانگی طراحی میشود متـ . برقافزار
-
carrier vehicle
وسیلۀ حامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سکویی فضایی در شرایط حفاظتشده که رهگیر فضاپایه را قبل از استفاده بر آن قرار میدهند
-
public service vehicle
وسیلۀ نقلیۀ همگانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] وسیلۀ نقلیهای برای جابهجا کردن عموم مردم
-
amphibian
وسیلۀ آبخاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وسیلهای که توانایی عمل در دریا و خشکی را بهتنهایی یا توأمان داشته باشد
-
vehicle hours
وسیلهـ ساعت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مجموعۀ ساعاتی که از یک وسیلۀ نقلیۀ عمومی در خدمترسانی انتفاعی استفاده میشود به علاوۀ ساعاتی که غیرفعال و بیبازده است
-
navigational aid, navaids
وسیلۀ کمکناوبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هر دستگاه یا افزاره یا نقشهای که در ناوبری به ناوبر کمک میکند
-
vehicle kilometers
وسیلهـ کیلومتر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مسافتی که یک وسیلۀ نقلیۀ عمومی در حالت خدماترسانی انتفاعی میپیماید
-
vehicle line capacity
ظرفیت وسیلۀ نقلیۀ خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حداکثر تعداد وسایل نقلیهای که از یک نقطۀ مشخص، در یک جهت، در هر ساعت عبور میکنند
-
unmanned ground vehicle
وسیلۀ زمینی هدایتپذیر از دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وسیلۀ زمینی و سبک و قابلحملی که با عبور از مسرهای آب و فاضلاب و سردابها قادر به انجام عملیات نظامی در مناطق شهری است اختـ . زهپاد UGV
-
جستوجو در متن
-
transshipment
تراباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] انتقال کالا از یک وسیلۀ نقلیه بهوسیلۀ دیگر
-
low passenger platform, low platform
سکوی کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی سکو در مسیر حرکت وسایل نقلیه که با ورودی وسیلۀ نقلیه همسطح نیست و مسافران باید برای سوار و پیاده شدن از پلههای وسیلۀ نقلیه استفاده کنند
-
stopping sight distance
فاصلۀ ایمن توقف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] فاصلۀ مورد نیاز راننده برای متوقف کردن ایمن وسیلۀ نقلیه با توجه به شرایطی مانند شیب و روسازی راه و سرعت وسیلۀ نقلیه
-
charter 3
دربست کرایه کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] اجاره کردن وسیلۀ نقلیه بهصورت دربست
-
autonomous traction
کشش مستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی نیروی کشش که اجزای منبع توان آن تماماً در وسیلۀ نقلیه قرار دارد و سبب میشود وسیلۀ نقلیه بتواند در محدودۀ طراحیشده برای سوختگیری حرکت کند