کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وسیع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
terrace, terrasse (fr.)
بهارخواب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ایوان وسیع متـ . مهتابی
-
euryhaline
گستردهشورتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، جانورشناسی] ویژگی موجودی که نوسانهای وسیع شوری را تحمل میکند
-
broadband seismometer
لرزهسنج پهنباند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] لرزهسنجی که در گسترۀ بسامدی وسیع حساسیت مطلوب دارد
-
open area excavation, area excavation
کاوش محدودۀ باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گونهای کاوش محوطههای باستانشناختی با استفاده از کارگاههای وسیع
-
downwarp
فروتابیدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بخشی از پوستۀ زمین که در پهنهای وسیع به سمت پایین خم شده است
-
mesa
تختتپه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تپهای وسیع و منفرد با قلۀ مسطح و دامنههای پرشیب
-
flier
پخشبرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] برگی برای تبلیغ و آگهی و پخش در مقیاس وسیع
-
mare
دریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ناحیۀ وسیع تیرۀ یا پست بر سطح سیاره یا قمر
-
blotch
خاللکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بخش وسیع تغییررنگیافته یا مرده بر روی اندامهای گیاه
-
flexure 1
خمیدگی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ساختاری وسیع و گنبدیشکل در چینههای سنگی
-
backswamp
لتآب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] باتلاق وسیع و گسترده و گود که بین آبگذر و کنارۀ دره قرار دارد
-
bioclimatic map
نقشۀ زیستاقلیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نمایش توزیع دادههای زیستاقلیمی در یک ناحیۀ معین و معمولاً وسیع کرۀ زمین
-
prairie
مرغزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] زمین وسیع هموار یا تپهماهور که همیشه عاری از درخت و پوشیده از علف بوده است
-
synoptic meteorology
هواشناسی همدیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شاخهای از هواشناسی که به تحلیل و مطالعۀ دادههای جوّی همزمانگردآوریشده از منطقهای وسیع میپردازد
-
macroclimate
کلاناقلیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اقلیم یک منطقۀ جغرافیایی وسیع در حد بخشی از یک قاره یا کل آن به طول چند صد تا چند هزار کیلومتر