کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وسایل ارتباط جمعی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
catering equipment
وسایل پذیرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وسایل و تجهیزات پذیرایی از مسافران
-
props/ prop, properties, scenery, set props/ set prop
وسایل صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] اثاثیه و اشیای منقول موجود در صحنه
-
tableware
وسایل غذاخوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ظروفی که برای غذا خوردن از آنها استفاده میشود، از قبیل بشقاب و لیوان و کارد و چنگال
-
property assistant, prop assistant
متصدی وسایل صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] یکی از افراد گروه تولید که نگهداری و تنظیم موقعیت وسایل صحنۀ فیلم را بر عهده دارد
-
property master, prop master
مسئول وسایل صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] یکی از اعضای گروه تولید که ساخت و تهیۀ وسایل صحنه بر عهدۀ اوست و در حفظ تداوم حضور اشیا و وسایل صحنۀ فیلم با منشی صحنه همکاری میکند
-
place setting
وسایل غذاخوری یکنفره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] یک دست وسایل غذا خوردن مخصوص یک نفر
-
modal split, mode split
تفکیک وسایل سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعیین درصد استفادۀ افراد از وسایل نقلیۀ عمومی و شخصی
-
strike the props
بیرون بردن وسایل صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] خارج کردن وسایل صحنه در فواصل مختلف نمایش