کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واکنایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
reactance
واکنایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی، فیزیک] [روانشناسی] واکنش منفی در پاسخ به فردی که در آزادی عمل دیگری دخالت میکند و تمایل به غلبه بر آن فرد [فیزیک] مقاومتی که القاگر و خازن در برابر عبور جریان متناوب از خود نشان میدهند
-
واژههای مشابه
-
reactance theory, reaction theory
نظریۀ واکنایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نظریهای مبتنی بر اینکه اِعمال محدودیت به هرگونه رفتار یا موضوع بر جاذبه و مقبولیت آن میافزاید
-
inductive reactance
واکنایی القایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] واکنایی ناشی از القاوری یک القاگر یا مقدار مقاومت ظاهری هر القاگر
-
capacitive reactance
واکنایی خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] واکنایی ناشی از ظرفیت یک خازن یا مدار که برابر با معکوس حاصلضرب ظرفیت در بسامد زاویهای است
-
leakage reactance
واکنایی نشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] واکنایی حاصل از نشت شار مغناطیسی سیمپیچ اولیه در مبدل
-
جستوجو در متن
-
inductive circuit
مدار القایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مداری که شامل هر دو خاصیت واکُنایی القایی و مقاومت است
-
conjugate impedances
رهبندیهای مزدوج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندیهایی با مؤلفههای مقاومت برابر و مؤلفههای واکنایی برابر که علامت مختلف دارند
-
antiresonance
پادتشدید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بسامدی که در آن واکُنایی القایی (inductive reactance) مـدار تشدیـد مـوازی بـا واکُنایی خازنی (capacitive reactance) آن برابر میشود متـ . تشدید موازی parallel resonance
-
capacitive diaphragm
میانبند خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] رسانایی تخت که در موجبَر قرار میگیرد تا در آن واکُنایی خازنی (capacitive reactance) ایجاد کند
-
bypass capacitor
خازن کنارگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی خازن با واکُنایی کم که بهطور موازی با مدار الکتریکی مورد نظر بسته میشود تا از عبور جریانهای با بسامد رادیویی جلوگیری کند
-
impedance, complex impedance, electrical impedance
رهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] مقاومت مؤثر در برابر جریان الکتریکی بهازای بسامدی مشخص در جریان متناوب که همزمان تأثیر مقاومت و واکنایی مدار را در بر دارد
-
conductance
رسانایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] 1. در ترمودینامیک، حاصل تقسیم گرمای انتقالیافته بین دو سطح بر اختلاف دمای میان آن دو 2. در الکتریسیته، معکوس مقاومت الکتریکی در مداری که واکُنایی نداشته باشد