کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
vocabulary, lexicon 2
واژگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] مجموعهای از واژههای یک زبان که بهوسیلۀ مردم یا طبقهای از مردم یا فرد در زمینهای از دانش یا نظایر آن به کار میرود
-
واژههای مشابه
-
basic vocabulary, core vocabulary
واژگان پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مجموعهای کمینه و بنیادی از واژههای یک زبان که دانستن آنها برای ایجاد ارتباط با آن زبان ضروری است و به شیوههای مختلف ازجمله شمارش بسامدِ وقوع شناسایی میشود
-
internal lexicon
واژگان درونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← واژگان ذهنی
-
mental lexicon
واژگان ذهنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژگان ذخیرهشده در ذهن گویشوران یک زبان متـ . واژگان درونی internal lexicon
-
passive vocabulary
واژگان غیرفعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مجموع واژههایی که گویشور زبان آنها را درک میکند، اما بهطور روزمره از آنها استفاده نمیکند
-
active vocabulary
واژگان فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مجموع واژههایی که گویشوران یک زبان در سخن گفتن و نوشتن به کار میبرند
-
controlled vocabulary
واژگان کنترلشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مجموعۀ واژههای یک زبان
-
جستوجو در متن
-
lexical entry
مدخل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] هریک از واحدهای موجود در واژگان متـ . مدخل واژگانی
-
dialect
گویش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گونهای از یک زبان که در تلفظ و واژگان و دستور با گونۀ معیار همان زبان تفاوت دارد
-
lexeme
تکواژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] کوچکترین واحد متمایز و انتزاعی در واژگان که در زبان بهصورتهای گوناگون به کار میرود
-
core word
واژۀ پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژهای از زبان معیار و با بسامد فراوان در گفتار و نوشتار که به گویش و لهجه و تخصص خاصی تعلق ندارد و واحدی از واژگان پایه به شمار میآید
-
lexical category
مقولۀ واژگانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] طبقهای از واحدهای دارای معنای واژگانی یا واژهها یا تکواژها که عموماً بهعنوان مدخل در واژگان وارد میشوند
-
lemma 1
بُنواژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در فرهنگنویسی و واژگانشناسی، عنصری در ابتدای مدخلهای فرهنگ لغت که نمودی انتزاعی از صورتهای مختلف یک واژه است