کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وارون بَست خلفی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
cross-bite
وارونبَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] نوعی بَدهمایی که در آن خط بَرهمایی دندانهای فک پایین نسبت به فک بالا قدامیتر و/ یا لُپیتر است
-
multiplicative inverse, reciprocal element
وارون ضربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] برای عضوی از یک گروه ضربی، وارون آن عضو
-
reversed polarity, reversed magnetic field
قطبایی وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ماندهقطبایی (remamnent polarity) سنگها که در خلاف جهت قطبایی کنونی میدان مغناطیسی زمین است
-
reversed tide, inverted tide
کِشَند وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] فروکِشَندی که در نقطهای، دقیقاً مقابل یک کِشَند مستـقیمِ (direct tide) درحالوقوع در سوی دیگر زمین، روی میدهد
-
inverse spinel
اسپینل وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] اسپینلی که در آن یونهای سهظرفیتی موضعهای چهاروجهی و هشتوجهی و یونهای دوظرفیتی موضعهای هشتوجهی را اشغال میکنند
-
inverted flight
پرواز وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پرواز هواگَرد بهصورت وارونه
-
inverted image, reversed image
تصویر وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تصویری که با گردش 180 درجهای نسبت به جسم باز نموده میشود و در نتیجۀ آن بالا به پایین و چپ به راست منتقل میشود
-
reverse bearing
سویۀ وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] سویۀ اندازهگیریشده با قطبنمای مغناطیسی که در جهت عکس سویۀ نقطۀ مورد نظر قرار دارد
-
reciprocal lattice
شبکۀ وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شبکهای متناظر با شبکۀ اصلی، برای توصیف پراکندگی امواج در بلورها
-
back azimuth, reverse azimuth
سمت وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] سمتی در راستای افقی از لرزهسنج به رومرکز زمینلرزه
-
reverse azimuth, back azimuth
سمت وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] سمتی که با یک سمت معین به اندازۀ 180 درجه به علاوۀ میزان همگرایی نصفالنهاری تفاوت دارد
-
inverse morphism
ریختار وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ریختاری از Y به X که ترکیبش با ریختار دیگری از X به Y ، چه از چپ و چه از راست، ریختار همانی بر یکی از دو فضا باشد
-
inverse element, inverse
عنصر وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در یک گروه G با عملِ . ، وارون عنصر a از G عنصری است از G مانند b بهطوریکه a . b= b . a = e، که در آن e عنصر همانی گروه G است
-
countertransference
انتقال وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] واکنشهای ناخودآگاه درمانگر به بیمار و فرایند انتقال او که بر پایۀ نیازها و تعارضهای روانشناختی شخصیِ درمانگر شکل میگیرد
-
inverse beta decay
واپاشی بتازای وارون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فرایند برخورد یک نوترینو با یک نوترون که در آن پروتون و الکترون تولید میشود