کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واحدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
antecedent 3
مرجع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واحدی زبانی در جمله که تعبیر واحدی دیگر را به دست میدهد
-
simple data cluster
خوشهدادههای ساده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دادههای خوشهبندیشدۀ همگن که کارکرد واحدی دارند
-
sampling unit
واحد نمونهگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] واحدی از جامعه که میتوان آن را بهعنوان نمونه انتخاب کرد
-
clause
بند 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واحدی نحوی که معمولاً از یک یا چند گروه تشکیل شده است
-
half-cell
نیمپیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] الکترود واحدی که در یک محلول برقکاف قرار گرفته است
-
phonological word
واژۀ واجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژه هنگامی که در گفتار و بهصورت واحدی واجشناختی در نظر گرفته شود
-
monism
یگانهگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] دیدگاهی مبتنی بر اینکه واقعیت از جوهر واحدی تشکیل شده است
-
contracted
ادغامشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] صورت زبانی واحدی که در نتیجۀ فرایند ادغام ایجاد میشود
-
measurement tonne, measurement ton
تُنِ حجمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] واحدی که معادل چهل پای مکعب است و از آن برای بارهای حجمی استفاده میشود
-
determiner
تخصیصگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واحدی دستوری که مصداقهای بالقوۀ گروه اسمی را محدود میکند
-
processor 1
پردازنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] واحدی در رایانه که تفسیر و اجرای دستورالعملها را بر عهده دارد
-
archival bond
پیوند آرشیوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] روابط متقابل مدارکی که مربوط به امر واحدی هستند
-
text
متن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در زبانشناسی، واحدی زبانی که دارای تمامیت معنایی است و معمولاً در قالب بیش از یک جمله تجلی مییابد
-
central processing unit, CPU
واحد پردازش مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] واحدی در رایانه که تفسیر و اجرای دستورالعملها و همچنین واپایش سایر واحدهای رایانه را بر عهده دارد
-
arbitrary sample unit
واحد نمونۀ اختیاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] واحدی در پژوهشهای باستانشناختی بدون در نظر گرفتن ارتباط فرهنگی در آن