کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هوا در هوا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
aircushion transportation system
سامانۀ حملونقل هوابستر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سامانۀ حملونقل سطحی خاص وسایل نقلیهای که در هادیراه ثابت و بر روی لایهای از هوا (بالشتک هوا) حرکت میکنند
-
atmospheric dispersion
پراکنش جوّی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فرایندی که در آن آلایندههای هوا براثر وزش باد یا تلاطم هوا پراکنده میشوند
-
windway
سرمجرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] معبر باریکی در نایهای سوتوار که هوا را به طرف لبۀ تیز دریچۀ هوا هدایت میکند
-
ground effect
اثر زمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] افزایش موقتی نیروی برار در هنگام پرواز در فاصلۀ بسیار کم از سطح زمین، به علت انباشت هوا (ایجاد بالشتک هوا) در زیر هواگَرد
-
egressive
برونسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] 1. ویژگی دستهای از آواهای زبان که در تولید آنها جریان هوا به سمت بیرون از آغازشگر است 2. آوایی که در تولید آن جریان هوا به سمت بیرون از آغازشگر است
-
ingressive
درونسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] 1. ویژگی دستهای از آواهای زبان که در تولید آنها جریان هوا به سمت درون آغازشگر است 2. آوایی که در تولید آن جریان هوا به سمت درون آغازشگر است
-
turbulent
متلاطم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] حالت تلاطم در هوا یا هر شارۀ دیگر
-
pneumothorax
هواجَنبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] وجود هوا در حفرۀ جنب
-
ذرات معلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← ذرات معلق در هوا
-
weathertight deck
عرشۀ ضدِهوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عرشهای که در برابر هوا نفوذناپذیر باشد
-
low-pressure spraying
افشانش کمفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] افشانش با هوا در شرایط متعارف
-
aeolian anemometer
بادسنج بادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادسنجی که در آن ارتفاع صوت حاصل از عبور هوا از روی یک مانع تابعی است از تندی جریان هوا
-
tonguing , attack with the tongue
زبانزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] استفاده از زبان برای جملهبندی در نواختن سازهای بادی، بهنحویکه زبان در خیزِ اولیه جریان هوا را آزاد و برای اجرای نُتهای پشتسرهم اما منقطع، جریان هوا را قطع میکند
-
dust haze
گردوغبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] غبار حاصل از وزش باد در هوا
-
aerophagia, aerophagy, gastrospiry
هواخواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] بلعیدن هوا عموماً در هنگام خوردن غذا