کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هوابرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
airborne
هوابُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] حالتی که در آن هواگَرد از زمین جدا و در جوّ شناور میشود
-
airborne detector
آشکارساز هوابُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] افزارهای که با هواگرد حمل میشود و برای تعیین مکان یا تشخیص اشیا در هوا یا سطح زمین به کار میرود
-
airborne operation
عملیات هوابُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیاتی شامل نقلوانتقالات هوایی در منطقۀ مشخصی که نیروهای رزمی در آن قرار دارند و حمایت آماد و پشتیبانی از آنها برای اجرای مأموریت راهکنشی یا عملیاتی یا راهبردی
-
airborne magnetometer
مغناطیسسنج هوابُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی دستگاه هوابُرد برای اندازهگیری میدان مغناطیسی زمین
-
airborne magnetometry
مغناطیسسنجی هوابُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← مغناطیسسنجی هوایی
-
side-looking airborne radar
رادار هوابُرد پهلونگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] رادار هواپایه که در زاویۀ قائم نسبت به محور هواپیما جستوجو میکند و تصویر اهداف متحرک و عوارض زمین را برای خلبان فراهم میآورد
-
airborne weather radar, AWR
رادار هواشناسی هوابُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] ← رادار هواشناسی
-
جستوجو در متن
-
aeromagnetic surveying
نقشهبرداری هوامغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] اندازهگیریهای مغناطیسی با هوابُرد
-
aeromagnetic map
نقشۀ هوامغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نقشهای که بر مبنای دادههای مغناطیسی هوابُرد تهیه میشود
-
anti-airborn mine
مین ضدهوابُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مینی که در محلهای احتمالیِ پیاده شدن نیروهای هوابُرد کار گذاشته شود
-
launch time
زمان پرتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] زمان برنامهریزیشدهای که قرار است یک هواپیما یا موشک هوابُرد شود
-
ash fall
ریزش خاکستر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فروریختن خاکستر هوابُرد از اَبر فورانی متـ . رگبار خاکستر ash shower
-
magnetic prospecting
کاوش مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مکانیابی نهشتههای مغناطیسی با اندازهگیری هوابُرد یا زمینی تغییرات میدان مغناطیسی زمین
-
atmospheric sounding
گمانهزنی جوّ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اندازهگیری کمیتهای جوّی، مانند دما و فشار بخار، از زمین با استفاده از سکوی هوابُرد یا ماهواره در ارتفاعات یا ترازهای فشاری مختلف