کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هنگام جوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
very low-birth weight, VLBW
وزن بسیارکم هنگام تولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وزن هنگام تولدِ کمتر از 1500 گرم
-
low-birth weight, LBW 2
وزن کم هنگام تولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وزن هنگام تولدِ کمتر از 2500 گرم
-
birth weight
وزن هنگام تولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وزن نوزاد در هنگام تولد
-
premature burial
تدفین پیشهنگام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] به خاک سپردن تصادفی یا عمدی انسان یا حیوان زنده
-
advance regeneration, advance growth, advance reproduction
زادآوری پیشهنگام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تجدید حیات طبیعی جنگل که پیش از زادآوری برنامهریزیشده در زیراشکوب جنگل وجود دارد
-
advance felling
برش پیشهنگام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برش درخت پیش از زمان مناسب یا مقرر
-
extremely low-birth weight, ELBW
وزن بسبسیارکم هنگام تولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وزن هنگام تولدِ کمتر از 1000 گرم
-
جستوجو در متن
-
bed depth
عمق جوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] فاصلۀ میان کف شیار یا جوی و بلندترین نقطۀ پشته (dole)
-
prognostic equation
معادلۀ پیشیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هر معادلۀ حاکم بر سامانۀ جوی، دارای مشتق زمانی
-
diagnostic equation
معادلۀ فرایابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هر معادلۀ حاکم بر سامانۀ جوی، بدون مشتق زمانی
-
sprigging
برخهکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کشت ازطریق قرار دادن برخه در جوی یا سوراخهای کوچک
-
bed width
عرض جوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] فاصلۀ میان دو پشتۀ (dole) مجاور
-
gutter
آببَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] جوی کوچک محصور بین سطح سوارهرو و جدول پیادهرو
-
contour furrow
جوی تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] جویی که برای جلوگیری از رَواناب و فرسایش خاک در جهت خلاف شیب زمین احداث میشود