کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هنر کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
abstract art
هنر انتزاعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] شیوهای از بیان تجسمی که در آن هنرمند با بهرهگیری از ذهنیت فردی و اجتناب از بازنمایی پدیدهها و اشکال طبیعی و مصنوع آثار خود را بیافریند
-
postmodern art
هنر پسانوگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنری که ضمن احترام به تمام دستاوردهایی که قدما برای ما به ارمغان آوردهاند، با نگاهی نو هنر جدید را خلق میکند
-
figurative art, representational art
هنر تصویری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنری که تجسم شکل ظاهری و حرکت اجسام و اندامها را بازنمایی میکند
-
kinetic art
هنر جنبشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنری که خود یا آثار خلقشده در آن دارای حرکت یا القاءکنندۀ حرکت است
-
art brut, raw art
هنر خام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنر افراد آموزشندیده، مانند کودکان و افراد روانپریش و غیرحرفهایها
-
megalithic art
هنر خرسنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] آثار حجاری دورۀ نوسنگی که در بقایای گورهای خرسنگی و میلسنگها دیده میشود
-
operational art
هنر عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] خلاقیت و مهارت و دانش و تجربۀ فرماندهان و افسران ستاد در طراحی راهبردها و لشکرکشیها و هدایت نبردها و عملیاتهای عمده و سازماندهی و بهکارگیری نیروهای نظامی متـ . هنر عملیاتی
-
هنر عملیاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ← هنر عملیات
-
environmental art/ environment art
هنر محیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنری که به طراحی فضاهای شهری، مانند میدانها و باغها و پردیسها، میپردازد
-
folk art
هنر مردمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنری که از میان مردم یک زادوبوم سرچشمه میگیرد و در زندگی و آداب و رسوم آنها به کار میرود و سینهبهسینه منتقل میشود
-
illustration art
هنر مصورسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] شاخهای از هنر کاربردی برای تزیین و/ یا تفهیم بیشتر متون نوشتاری با استفاده از انواع تصویر
-
هنر معاصر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] ← هنرهای معاصر
-
non-figurative art
هنر ناتصویری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنری که از تجسم شکل ظاهری و حرکت اجسام و اندامها پیروی نمیکند
-
modern art
هنر نو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] جنبش نوگرایی که در غرب شکل گرفت و در اواخر سدۀ نوزدهم هنرمندان وابسته به این جنبش اساس جهانبینی و آفریدههای خود را بر ذهن نهادند و با این تعبیر به خلق آثار خود پرداختند
-
arte povera, poor art
هنر بیچیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] جنبش هنری که برخلاف مجسمهسازی سنتی، با به کار بردن مواد کمارزش ودمدستی و با استفاده از حداقل شکل و رنگ به وجود آمد