کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همولکانش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
co-vulcanisation
همولکانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] تشکیل شبکهای واحد براثر ایجاد شدن اتصالات عرضی بین زنجیرهای هر دو بسپار متـ . همپخت co-curing
-
واژههای مشابه
-
vulcanisation/ vulcanization
ولکانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] واکنشی شیمیایی که معمولاً با کمک گوگرد یا مواد دیگر موجب ایجاد اتصالات عرضی بین زنجیرهای لاستیک یا سایر بسپارها میشود، بهصورتیکه مومسانی و چسبندگی سطحی کاهش و همزمان با آن، استحکام کششی افزایش مییابد متـ . پخت 2 curing 2
-
dynamic vulcanisation
ولکانش پویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] فرایند ولکانش بسپار لاستیکی در هنگام اختلاط با پلاستیک مذاب
-
vulcanising system
سامانۀ ولکانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار- تایر] مجموعهای از عوامل و مواد پخت مورد نیاز، مانند شتابدهندهها، فعالکنندهها و کندکنندهها برای تولید محصول ولکانیدهای با خواص معین
-
MCC
همهم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← همتافت همرَفتی میانمقیاس
-
homotopy equivalence
همارزی همجایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
isodynamic
خط همدینامیک، همدینامیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← خط همشدت
-
homophony 1
همآوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] روابط میان واژههایی که از نظر آوایی یکساناند، ولی معنی و گاه نوشتار متفاوت دارند
-
co-location
همآورش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] راهبردی برای بهبود روابط کاری و افزایش بهرهوری و ارتباطات ازطریق کنار هم قرار دادن گروه پروژه در یک مکان کاری
-
isoneph
هماَبرناکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] در نقشههای همدیدی، خطی که از نقاط دارای اَبرناکی یکسان میگذرد
-
aggregation 2
همافزود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] کمیتی تجمیعی متشکل از اجزای جداگانه
-
aggregate 6
همافزوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] شاخصی که کل عرضه یا تقاضا را برای کالاها یا خدمات در یک اقتصاد، در زمان مشخص نشان میدهد
-
isoelectronic
همالکترون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی دو یا تعداد بیشتری گونۀ شیمیایی که تعداد الکترونهای ظرفیت آنها یکسان و ساختارشان همانند باشد
-
همانحراف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← خط همانحراف