کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هممیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هممیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← خط هممیل
-
واژههای مشابه
-
isocline 1
خط هممیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] خطی با میل مغناطیسی یکسان متـ . هممیل
-
MCC
همهم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← همتافت همرَفتی میانمقیاس
-
declination axis
محور مِیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] محوری در تلسکوپهایی با استقرار استوایی که راستای آن بر محور دوران زمین عمود است و به تلسکوپ امکان میدهد تا به سمت اجرامی با مِیلهای مختلف سو بگیرد
-
cant
مِیل 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تمایل سینۀ شناور به یک طرف در نتیجۀ رانش عرضی
-
affinity 1
میل 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] مقیاسی که براساس آن میزان اتصالپذیری دارو به گیرنده تعیین میشود
-
declination 2
مِیل 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] یکی از دو مختصهای که معادلِ آسمانی عرض جغرافیایی است و برای سنجش موقعیت اجرام در کرۀ آسمان استفاده و نسبت به استوای آسمان اندازهگیری میشود
-
probe 3
میل 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] میلهای فلزی که آن را برای شناسایی پدیدارهای مدفون و هنوز حفارینشده، مانند دیوارها و کف و صخرۀ طبیعی و پوشش قبور، در زمین فرومیکنند یا بر زمین میکوبند
-
rod mill
میلآس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] آسیابی که در آن از میلههای استوانهای برای نرم و خرد کردن مواد معدنی استفاده شود
-
rocker arm shaft, rocker shaft
میلاسبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] محوری که اسبکها را بر روی آن سوار میکنند تا حرکت الاکلنگی اسبکها امکانپذیر شود
-
camshaft
میلبادامک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] محوری با زائدههای بادامکشکل که بهوسیلۀ میللنگ به گردش درمیآید و با زائدههای خود سوپاپهای سیلندر را در زمانهای معین باز و بسته میکند
-
propeller shaft, tail shaft, screw shaft
میل پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخش انتهایی محور انتقال نیرو از موتور که پروانه به آن متصل است
-
horizontal bar, high bar
میلثابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] 1. میلهای افقی که برای انجام حرکات ورزش در جایی استوار شده است و نمونۀ استاندارد آن یکی از اسبابهای چمورزی مرکب از میلهای به طول 4/2 متر و قطر 28 میلیمتر است که بر فراز پایهای در فاصلۀ 5/2 متری از سطح/کف زمین قرار میگیرد 2. مادهای در م...
-
sexual desire
میل جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] تمایل توأم با آگاهی ذهنی برای کسب رضایت جنسی بدون در نظر گرفتن فعالیت جنسی