کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همدِگرفشار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
همدِگرفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← خط همدِگرفشار
-
واژههای مشابه
-
allobaric
دگرفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مربوط به تغییر یا گرایش فشار
-
isallobar
خط همدِگرفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] خطی که تغییر فشار جوّ در نقاط واقع بر روی آن، در بازۀ زمانی معین، ثابت و یکسان است متـ . همدِگرفشار
-
isallobaric wind, Brunt-Douglas isallobaric wind
باد همدِگرفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی که سرعت آن حاصل موازنۀ دقیق نیروی کوریولیس و باد زمینگَرد با شتاب محلی در سطحی ارتفاعثابت است
-
MCC
همهم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← همتافت همرَفتی میانمقیاس
-
homotopy equivalence
همارزی همجایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
isodynamic
خط همدینامیک، همدینامیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← خط همشدت
-
homophony 1
همآوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] روابط میان واژههایی که از نظر آوایی یکساناند، ولی معنی و گاه نوشتار متفاوت دارند
-
co-location
همآورش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] راهبردی برای بهبود روابط کاری و افزایش بهرهوری و ارتباطات ازطریق کنار هم قرار دادن گروه پروژه در یک مکان کاری
-
isoneph
هماَبرناکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] در نقشههای همدیدی، خطی که از نقاط دارای اَبرناکی یکسان میگذرد
-
aggregation 2
همافزود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] کمیتی تجمیعی متشکل از اجزای جداگانه
-
aggregate 6
همافزوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] شاخصی که کل عرضه یا تقاضا را برای کالاها یا خدمات در یک اقتصاد، در زمان مشخص نشان میدهد
-
isoelectronic
همالکترون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی دو یا تعداد بیشتری گونۀ شیمیایی که تعداد الکترونهای ظرفیت آنها یکسان و ساختارشان همانند باشد
-
همانحراف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← خط همانحراف